عنوان مقاله :
تحليل نشانه ـ معناشناسي حكايت سلطان محمود و غلام هندوي در دفتر ششم مثنوي
پديد آورندگان :
روانبخش ، مهناز دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن - دانشكده ادبيات و زبانهاي خارجي - گروه ادبيات فارسي , امامي ، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن - دانشكده زبانهاي خارجي - گروه زبان و ادبيات فارسي , اوجاق عليزاده ، شهين دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن - دانشكده زبانهاي خارجي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
نشانه ـ معناشناسي , حكايت سلطان و غلام , مثنوي , دفتر ششم
چكيده فارسي :
نشانه معناشناسي در متون ادبي، ازجمله علوم جديدي است كه درك و شناخت بيشتري از متن، در اختيار خواننده ميگذارد. در اين پژوهش با بررسي گفتمان، از زاويههاي تازهاي به متن نگريسته ميشود كه دريچۀ تازهاي از معاني را به روي خواننده ميگشايد. در اين مقاله براساس حكايت سلطان محمود و غلام هندو از دفتر ششم مثنوي مولانا، به بررسي نشانه ـ معناشناسي حكايت يادشده و تحليل معنايي داستان پرداخته ميشود. در اين پژوهش، نشانهها نه بهصورت منفرد، بلكه در تعامل با مجموعهاي از نشانههاي ديگر بررسي ميشود كه به معناسازي در گفتمان ميانجامد. همچنين ويژگيهاي كنِشي يا شوِّشي گفتمان در حكايت بررسي خواهد شد. نكتة مهم اين است كه نشانهها در فرايندي تعاملي به معناآفريني و خلق بُعد هنري و زيبايي كلام ميانجامند. در گفتمان مولانا، نشانهها از ويژگيهاي سيال و پويا برخوردارند. هـدف اصـلي ايـن مقاله، تحليل و بررسي سياليّت و طغيان نشانهها در اين حكايت است كه چگونه سبب سياليّت و تداوم معنا در گفتمان ميشود. اين پژوهش به پرسشهاي زير پاسخ داده است: فرايند تحول و طغيان نشانهها در گفتمان اين حكايت مبتني بر كدام شرايط گفتماني رخ ميدهد؟ چگونه تغيير شرايط گفتماني به توليد معناهاي سيّال ميانجامد؟ با توجه به عرفانيبودن مثنوي معنوي، كدام نظام گفتماني نمود بيشتري دارد؟ در اين پژوهش به بررسي اين مسئله پرداخته ميشود كه مولانا چگونه با برهمزدن قواعد ثابت نشانهها، شكل تعيني گفتمان را متحول ميكند و سالك را به مرحلۀ خطرپذيري سوق ميدهد؛ نيز چگونه جريان معاني را از وضعيت يكنواخت و برنامهمحور به وضعيتي سيّال و پرتلاطم تبديل ميكند.
عنوان نشريه :
متن شناسي ادب فارسي
عنوان نشريه :
متن شناسي ادب فارسي