موانع اجراي رويه‌هاي حاكميت شرعي در بازارهاي مالي

ناديده گرفته شدن بسياري از مؤلفه‌هاي اخلاقي و قوانين شرعي در مدل‌هاي مرسوم حاكميت شركتي نشان‌دهنده اين است كه در صنعت مالي اسلامي اجراي رويه‌هاي حاكميت شرعي كه نظارت شرعي در كانون آن متمركزشده است، اجتناب‌ناپذير است. حاكميت شرعي نوعي حاكميت شركتي اسلامي است كه ارزش‌هاي بيشتري را به سيستم حاكميت شركتي موجود اضافه مي‌كند. هدف پژوهش حاضر بررسي ادراكات دانشگاهيان و شاغلان بازارهاي مالي درباره موانع اجراي رويه‌هاي حاكميت شرعي در بازارهاي مالي است. پژوهش حاضر از نوع پيمايشي است كه داده‌هاي آن از طريق ارسال پرسش‌نامه‌ها جمع‌آوري و سپس با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي مورد تجزيه‌وتحليل قرارگرفته است. يافته‌هاي حاصل از 171 پرسش‌نامه دريافت شده در سال 1399 نشان مي‌دهد كه اكثريت پاسخ‌گويان موانع اجراي سيستم حاكميت شرعي را در بازارهاي مالي كشور بااهميت قلمداد كرده‌اند. همچنين نتايج حاكي از اين است كه ميزان تحصيلات بر ديدگاه‌هاي پاسخ‌گويان در خصوص موانع اجراي رويه‌هاي حاكميت شرعي در بازارهاي مالي تأثير دارد بااين‌وجود سابقه كاري پاسخ‌گويان، وضعيت اشتغال آن‌ها و مرتبه علمي دانشگاهيان بر ديدگاه‌هاي آن‌ها تأثيرگذار نيست. يافته‌هاي اين پژوهش مي‌تواند منبع اطلاعاتي ارزشمندي را جهت تدوين چارچوب حاكميت شرعي در صنعت مالي اسلامي كشور در آينده فراهم نمايد.