تأثير استراتژي مشتري‌مداري با قابليت مديريت منابع انساني و نوآوري بر عملكرد مالي

سازمان‌ها براي ادامه حيات خود نيازمند گزينش استراتژي مناسب جهت حداكثرسازي بهره‌برداري از فرصت‌هاي محيطي با توجه به نقاط قوت و ضعف خود هستند. بدين ترتيب، سازمان‌ها با انتخاب بهترين استراتژي گام مهمي در جهت بهبود عملكرد مالي خود برمي‌دارند. هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي تأثير استراتژي مشتري مداري بر عملكرد مالي با نقش ميانجي قابليت مديريت منابع انساني و نوآوري در شركت رادياتور ايران در جهت بهبود عملكرد مالي اين شركت است. اين تحقيق از لحاظ هدف از نوع كاربردي و از نظر روش گردآوري داده‌ها، توصيفي از نوع پيمايشي است. جامعه آماري اين پژوهش شامل كاركنان شركت رادياتور ايران به تعداد 350نفر است. در اين پژوهش 183نفر از اين كاركنان به روش تصادفي ساده انتخاب شدند. جهت اندازه‌گيري متغيرها از پرسشنامه استاندارد استفاده گرديد. داده‌ها با استفاده از آمار توصيفي و آمار استنباطي تجزيه و تحليل شده است. براي آزمون فرضيه‌ها از مدلسازي معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج نشان داد كه مشتري‌مداري 8 درصد از عملكرد مالي، 75/5 درصد از قابليت مديريت منابع انساني، 50/7 درصد از قابليت نوآوري شركت رادياتور ايران را تبيين و پيش‌بيني مي‌كند. همچنين قابليت مديريت منابع انساني 40/7 درصد از عملكرد مالي و قابليت نوآوري 13/5 درصد از عملكرد مالي شركت رادياتور ايران را تبيين و پيش‌بيني مي‌كنند. براي سنجش متغير ميانجي از روش بوتاسترپ در نرم‌افزار آموس استفاده شد. نتايج نشان داد كه قابليت مديريت منابع انساني و قابليت نوآوري هر دو در روابط بين مشتري‌مداري و عملكرد مالي شركت رادياتور ايران نقش ميانجي تأثيرگذار دارند. بنابراين به مديران شركت رادياتور ايران پيشنهاد مي‌شود كه اهداف و استراتژي‌هاي شركت را در راستاي رضايتمندي مشتريان قرار داده و استراتژي‌هاي رقابتي اين شركت  را نيز مبتني بر درك نيازهاي مشتريان تنظيم نمايند و نسبت به تامين نيازهاي مشتريان متعهد شوند.