استمرار بحران در يمن و ريشه‌هاي دروني آن

هدف: هدف اين مقاله بررسي علل و ريشه‌هاي دروني استمرار بحران در كشور يمن است. درواقع، در اين مقاله سعي شده است با استفاده از چارچوب نظري منازعه‌ي طولاني‌مدت اجتماعي عوامل مختلف دروني در استمرار بحران در يمن مورد واكاوي قرار گيرد.روش: روش اين مقاله از نوع تحليليتوصيفي بوده و با روش مذكور به تحليل داده‌هاي جمع‌آوري‌شده از منابع كتابخانه‌اي و مقالات داخلي و خارجي پرداخته‌ايم.يا‌فته‌ها: يافته‌ها نشان مي‌دهد كه استمرار بحران در يمن باوجود نقش عوامل بين‌المللي و منطقه‌اي در آن، با مسائل دروني آن با محوريت مسئله‌ي هويت نيز مرتبط است. درواقع، عوامل مختلف داخلي چون تعارض شديد ميان بازيگران هويتي در پرتو عدم پاسخ به نيازهاي مادي و معنوي آن‌ها توسط دولت و به تبع آن تقويت دولتي حامي‌پرور و قبيله‌محور در يمن قبل از بحران فعلي موجب تشديد تعارض ميان گرو‌هاي هويتي و بازيگران داخلي شده و به تبع آن با كليد خوردن بحران و جنگ در جامعه‌ي كمتر توسعه‌يافته‌ي يمن منازعه‌اي طولاني‌مدت با محوريت مسائل هويتي در يمن موجب از هم گسيختگي جامعه‌ي يمن شده و زمينه براي استمرار بحران در آن فراهم آمد.نتيجه‌گيري: به نظر مي‌آيد كه موضوع استمرار بحران در يمن مي‌تواند در قالب سه متغير تشديد تعارضات هويتي، حاكم بودن دولتي اقتدارگرا و توسعه‌نيافتگي حاد در جامعه تعريف شود. در اين قالب متغير دولت اقتدارگرا بر دو متغير ديگر تأثير مستقيم مي‌گذارد. درواقع، دولت اقتدارگرا هم با سياست‌هاي حمايت‌طلبانه‌ي خود و عدم پاسخ به نيازهاي هويتي ديگر بازيگران هويتي، تعارض ميان بازيگران هويتي را تشديد مي‌كند و هم با سياست‌هاي منفعت‌طلبانه‌ي خود روند حركت به سمت ‌توسعه را خنثي مي‌كند. درنتيجه در چنين جامعه‌اي اگر بحران و يا يك جنگ ملي و بين‌المللي به‌ وقوع بپيوندد؛ فروكش كردن آن جنگ و بحران كار دشواري خواهد بود.