اثربخشي يوگا و شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر عواطف منفي و مثبت و تنظيم شناختي هيجان در افراد مبتلابه بيماري التهاب روده

زمينه و هدف: بيماري التهابي روده ويژگي‌هاي باليني و مداخلات درماني را به همراه دارد كه مي‌تواند تأثير زيادي بر عملكرد رواني و روابط شخصي بيماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسي اثربخشي يوگا و شناخت‌درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر عواطف‌منفي، عواطف‌مثبت و تنظيم شناختي هيجان در افراد مبتلابه بيماري التهاب روده بود. مواد و روش‌ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه‌ي نيمه تجربي با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل بيماران التهابي روده شهر اصفهان بود. نمونه موردمطالعه شامل 30 بيمار مبتلابه بيماري التهابي روده بودند كه به‌صورت نمونه‌گيري هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل جايگزين شدند. شركت كننده ها در مرحله پيش از مداخله و پس از مداخله به پرسشنامه هاي عاطفه مثبت و منفي واتسون و همكاران (۱۹۸۸) و تنظيم شناختي هيجان گارنفسكي و همكاران (2002) پاسخ‌ دادند. گروه آزمايش تحت درمان يوگا و شناخت‌درماني مبتني بر ذهن آگاهي در 8 جلسه 90 دقيقه اي قرار گرفتند درحالي‌كه گروه كنترل هيچ گونه مداخله اي دريافت نكرد. داده‌ها با استفاده از تحليل كوواريانس تك متغيري و با استفاده از نرم‌افزار SPSS-23 تجزيه‌وتحليل شدند. يافته‌ها: نتايج مقايسه گروه آزمايش با گروه كنترل نشان داد كه عواطف‌منفي، عواطف‌مثبت و تنظيم شناختي هيجان نسبت به گروه كنترل تفاوت معناداري داشته است. به‌عبارت‌ديگر، يوگا و شناخت‌درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر عواطف‌منفي و مثبت تأثير معناداري داشته است (0/05 p). همچنين در متغير تنظيم شناختي هيجان به‌جز ابعاد پذيرش و سرزنش ديگران افراد مبتلابه بيماري التهاب روده تأثير معناداري داشته است (0/05 p). نتيجه‌گيري: به‌طوركلي نتايج حاكي از تأثير يوگا و شناخت‌درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر عواطف‌منفي و مثبت و تنظيم شناختي هيجان افراد مبتلابه بيماري التهاب روده بود و مي توان از آن به‌عنوان يك مداخله مهم و كليدي كنار درمان هاي دارويي در بيماران التهاب روده استفاده شود. همچنين، نتايج اين تحقيق مي تواند مورداستفاده روانشناسان سلامت قرار بگيرد.