عنوان مقاله :
تبيين جريان هنر اسلامي در نمايشگاههاي جهاني، جشنوارههاي ملي و دوسالانههاي هنري
پديد آورندگان :
مريدي ، محمد رضا دانشگاه هنر - دانشكدهٔ علوم نظري و مطالعات عالي هنر - گروه پژوهش هنر , مريدي ، بهزاد دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبانشناسي و زبان هاي خارجي
كليدواژه :
هنر اسلامي , نظم نمايشگاهي , نمايشگاه جهاني , دوسالانه هنري , هنر اسلامي معاصر
چكيده فارسي :
رويدادهاي هنري (نمايشگاهها، جشنوارهها و دوسالانهها)، زمينهاي براي معرفي، مجموعهسازي و مستندسازي آثار هنر اسلامي بودهاند و نگارش تاريخ هنر اسلامي و گزينش و انتخاب موزهها را جهت دادهاند. هدف مقاله حاضر مطالعه رويدادهاي هنر اسلامي و تاثير آن بر معرفي و نمايش آثار هنر اسلامي است و اين پرسش دنبال ميشود كه رويدادهاي هنري در سه گفتمان استعمار، مليگرايي و جهانيشدن چگونه روايتهاي متفاوت از هنر اسلامي ارائه ميدهند؟ به اين منظور با روش مطالعه اسنادي به تحليل مستندات و گزارشها درباره رويداهاي هنر اسلامي ميپردازيم و دادهها و اطلاعات را مبتني بر «تحليل روند» سازماندهي ميكنيم تا روند برگزاري نمايشگاهها و تأثير آن بر نمايش آثار هنر اسلامي روشن شود. يافتههاي پژوهش سه جريان را در برگزاري رويدادهاي هنري متمايز ميكند؛ اول، در نمايشگاههاي جهاني (كه از نمايشگاه 1851 لندن آغاز و تا نمايشگاه هنر محمدي در سال 1910 در مونيخ تداوم يافت)، هنر اسلامي به عنوان هنر شرقي و مستعمراتي معرفي و ارائه شد و روايتي شرقشناسانه بر آن غالب گرديد. دوم، در نمايشگاهها و جشنوارههاي ملي (كه توسط كشورهاي تازه استقلاليافته و دولتهاي تازه تأسيس شده پس از 1920 برگزار ميشد)، هنر اسلامي به عنوان ميراث فرهنگي و بخشي از دارايي و ثروت ملي به نمايش ميآمد و به تدريج روايت مليگرايانه بر هنر اسلامي غالب شد. سوم اين كه نمايشگاه هنر اسلامي در سال 1976 پاياني بر جريان پيشين بود و با افول مليگرايي و برآمدن گفتمان جهانيشدن، نمايشگاههاي هنر اسلامي نيز وارد مرحله تازهاي شدند. اين بار دوسالانههاي هنر معاصر به نمايش و ارائه هنر اسلامي مدرن و معاصر پرداختند. با اين حال آنچه در اين رويدادها به عنوان هنر اسلامي معاصر ارائه شده، روايتي از هنر معاصر در سرزمينهاي اسلامي است و بيش از آنكه معرف هنر اسلامي باشد، دربرگيرنده تجربههاي هنر معاصر است كه اغلب ساختارشكن و انتقادي هستند.