عنوان مقاله :
جستاري در تعاملات علم و معماري در انديشۀ كريستوفر الكساندر
پديد آورندگان :
مظهري ، محمدابراهيم دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكدۀ مهندسي عمران و معماري , مجتهدزاده ، روح اله دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكدۀ مهندسي عمران و معماري
كليدواژه :
كريستوفر الكساندر , علم , معماري , كليت , پيچيدگي , زيبايي
چكيده فارسي :
مقالۀ حاضر جستاري در يكي از وجوه نسبتاً مغفول انديشۀ كريستوفر الكساندر، معمار و نظريهپرداز نيمۀ دوم قرن بيستم و اوايل قرن بيست و يكم، است. ويژگي مهم الكساندر چندوجهي بودن شخصيت و زندگي فكري اوست. الكساندر هم دانشمندي قابلاعتنا در حوزۀ علوم دقيقه چون رياضيات و رايانه است و هم طراح و نظريهپردازي سرشناس در حوزۀ معماري. ورود او به عرصۀ معماري با سوداي علمي كردن فرايند طراحي معماري همراه بود، اما سرانجام مسيري را پيمود كه به نقد ساختاري علم معاصر انجاميد. عليرغم همۀ فرازوفرودهاي مسير انديشهورزي و نظريهپردازي الكساندر، تأمل بر نسبت علم و معماري همواره يكي از مشغلههاي اصلي او بوده است. بنابراين در اين مقاله بر آنيم تا با خوانش تحليلي زندگي و آثار الكساندر به تبيين اين نسبت بپردازيم.بنابر يافتههاي مقالۀ حاضر مهمترين تفاوت الكساندر، در مقام يك دانشمند، با همگنانش در جهان معاصر در روش او نيست، بلكه در يافتههايش است. الكساندر چون بسياري از دانشمندان مدرن با روشي تجربي كار ميكند، اما يافتههاي او به جاي آنكه، مانند بسياري از تحقيقات مدرن، حاكي از موشكافي در جزئيات باشند، اشتغال الكساندر به پردهبرداري از «كليت» را ميرساند. او با اتكا به «نظريۀ پيچيدگي» و چالشها و ظرفيتهايي كه اين نظريه پيشِ روي علم جديد قرار داده، ميكوشد مفاهيمي چون «زيبايي»، «ارزش»، «كيفيت»، و نظاير آن را كه در فلسفۀ علم مدرن عموماً از حوزۀ علم كنار گذاشته شده، مجدداً در كانون توجه قرار دهد. با اين ديدگاه، او معماري را بهمثابۀ الگويي معرفي ميكند كه ميتواند براي دانشمندان راهگشا باشد، و تلاش دارد نشان دهد چگونه معماري ميتواند، از يك سو، پارادايمهاي علمي نوين، چون نظريۀ پيچيدگي، را براي بازسازي و احياي خود به كار گيرد و از سوي ديگر، به تغيير پارادايم علم در جهان آينده كمك كند.