ارائه مدل رابطه بين تجارب آسيب زا و اختلال استرس پس از سانحه ساده و پيچيده در زنان و دختران آسيب ديده، با نقش واسطه اي ذهني سازي و پردازش هيجاني

سازمان جهاني بهداشت اخيراً يازدهمين نسخه تجديدنظر شده در طبقه بندي بيماري ها را با گنجاندن اختلال استرس پس از سانحه پيچيده (complex PTSD) منتشر كرده است.در اين نسخه، اختلال CPTSD به عنوان يك اختلال متشكل از علائم اختلال استرس پس از سانحه ساده (PTSD) و اختلال در سازماندهي خود (DSO) مطرح شد. با وجود تحقيقات رو به رشد در رابطه با بررسي اين طبقه تشخيصي، تا به امروز هيچ تحقيقي در مورد نشانه ها و عوامل خطرساز اين اختلال در ايران انجام نشده است. پژوهش حاضر به منظور شناسايي نشانه ها و عوامل خطرساز در قالب متغيرهاي ميانجي (ذهني سازي و پردازش هيجاني) انجام شد. در اين مطالعه از طرح تحقيقي مقطعي-توصيفي و پژوهش همبستگي از نوع مدل يابي با تحليل مسير استفاده شد. نمونه گيري با روش هدفمند و از جامعه زنان و دختران آسيب ديده 17 تا 60 ساله صورت گرفت و پرسشنامه بين المللي وقايع آسيب زا، چك ليست تجارب آسيب زا، مقياس ذهني سازي و مقياس پردازش هيجاني توسط آنان تكميل شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهاي SPSS-26 و AMOS-24 تجزيه و تحليل شدند. نتايج نشان داد ذهني سازي و پردازش هيجاني در ارتباط بين تجارب آسيب زا و PTSD و CPTSD نقش ميانجي گرانه معناداري دارند. در نتيجه، با توجه به نقش ذهني سازي و پردازش هيجاني در رابطه بين تجارب آسيب زا و اختلال PTSD و CPTSD، آموزش فرايندهاي تنظيم هيجان و تقويت مهارتهاي ذهني سازي در پيشگيري از اين دو اختلال و بالا بردن سطح سازگاري مي تواند مؤثر باشد.