نقش واسطه اي احساسات مثبت نسبت به همسر در رابطه بين خودكنترلي و اعتياد به اينترنت در زنان فعال در شبكه هاي اجتماعي

پژوهش حاضر با هدف تعيين نقش واسطه اي احساسات مثبت نسبت به همسردر رابطه بين خودكنترلي واعتيادبه اينترنت در زنان فعال درشبكه هاي اجتماعي انجام شد.اين پژوهش از نوع همبستگي بوده و جامعه موردمطالعه آن شامل كليه زنان متأهل فعال در شبكه اجتماعي اينستاگرام وعضو پيج هاي دردسترس بود،كه دربازه زماني تيرتا مردادماه 1398،عضواين پيج ها بودند.به همين منظور با استفاده از روش نمونه گيري هدفمند،تعداد 299 نفر از زنان متأهل عضو اين پيج دربازه زماني مذكور،انتخاب شده وبه پرسشنامه هاي اعتيادبه اينترنت،خودكنترلي واحساسات مثبت،پاسخ دادند. سپس داده ها بااستفاده ازنرم افزارآماريSPSS نسخه 22 وبه كمك ضريب همبستگي پيرسون ورگرسيون چندگانه موردتجزيه وتحليل قرارگرفتند.نتايج نشان دادند،هريك ازابعادخودكنترلي شامل خودكنترلي اوليه(0.05P و 0.454- =β)ومؤلفة خودكنترلي منع كننده(0.05P و 0.317-=β) مي تواننداعتيادبه اينترنت درزنان را پيش بيني نموده وهمچنين ضرايب استاندارد و غيراستانداردرگرسيون چندگانه به روش همزمان نيز بيانگرآن بودكه احساس مثبت نسبت به همسر(0.05 Pو 0.399- =β) مي تواند اعتياد به اينترنت درزنان راپيش بيني كند. نتايج نشان دادكه خودكنترلي ازطريق احساسات مثبت نسبت به همسر با اعتياد به اينترنت رابطه غير مستقيم دارد. بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه تقويت احساسات مثبت نسبت به همسر مي تواند ميزان خودكنترلي افراد را بالا برده ودرنتيجه به صورت غيرمستقيم ازميزان اعتياد به اينترنت درزنان بكاهد.