عنوان مقاله :
معناي پنهان متن داستان موسي و خضر؛ خوانش پديدارشناختي و هرمنوتيك آيات 65-82 سورۀ كهف
پديد آورندگان :
جليلي ، هدايت دانشگاه خوارزمي , روهي ، فرزانه دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
ابژه , بازسازي تأويل , پديدارشناسي , قصدِ متن , معناي پنهان متن , خضر و موسي
چكيده فارسي :
تلقي جديد از دين مبتني بر فهم پديدارهاي ديني است. قرآن بهعنوان متن ديني مسلمانان، محصول واقعيات زنده و تاريخي است. واقعياتي كه از حقيقتي عيني و ملموس پرده برميدارند. داستان همراهي خضر و موسي در آيات سورۀ كهف، نمونهاي از اين واقعيات و پديدارهاي متن قرآني است. در اين جستار با مطالعۀ موردي داستان همراهي خضر و موسي به بررسي خوانش معناي پنهان متن در معناي آشكار آن، با تحليل روش پديدارشناسانه پرداخته شده؛ بهسخن ديگر، نگارندگان به بررسي و چگونگي فهم هرمنوتيكي «متن بما هو متن» _ كه بايد نقطۀ اتكاي كنش خوانش، فهم و تأويل باشد_ پرداختهاند. فهمي كه قصد متن و معناي درونمتن قرآني را جويا ميشود و درنتيجه بر همراستا بودن معنا و مفهوم، در سطوح معنايي آشكار و پنهان متن صحه ميگذارد. اين امر با تحليل پديدارشناسانه ميسر است تا از اين طريق براي بازسازي تأويل كوشش شود.