بررسي بي‌هنجاري‌هاي ژئوشيميايي مرتبط با ميادين نفتي با استفاده از تطبيق داده‌هاي مغناطيس‌سنجي و تصاوير ماهواره‌اي، مطالعه موردي: دشت مغان

در سالهاي اخير روش هاي اكتشافي مبتني بر مطالعه دگرساني هاي ناشي از نشت هيدروكربور از سنگ مخزن به طرف سطح زمين مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اينكه اين نشت ها به صورت هاله هايي در بالاي نفت گيرها رخ مي دهند، محل نشت آنها داراي انطباق نسبي با موقعيت نفت گيرهاي داراي هيدروكربور است. هدف از اين مطالعه، پردازش و تفسير داده هاي زمين شناسي، دورسنجي، ژئوشيمي اكتشافي سطحي حوضه رسوبي مغان و سپس تطبيق نتايج حاصل از اين داده ها با مناطق محتمل غني از هيدروكربور مي باشد. در مطالعات دورسنجي، روش هاي نسبت گيري باندي، تركيب رنگي RGB و آناليزمؤلفه هاي اصلي جهت شناسايي دگرساني هاي آهن فروس، ژيپس جايگزين كربنات ها و كاني هاي رسي مورداستفاده قرار گرفت. همچنين بي هنجاري هاي مغناطيس سطحي توسط كاربرد فيلترهاي آناليز سيگنال تحليلي، مشتق اول و ادامه فراسو بر روي داده هاي مغناطيس زميني شناسايي گرديدند. انطباق تراكم بي هنجاري هاي ژئوشيميايي مثبت ابتدا با لايه تاقديسها و سپس با لايه تلفيقي گسل ها و تاقديس هاي منطقه، با توجه به ضرايب كارايي انجام گرفت.اين بررسي نشان داد كه دگرساني كاني هاي كربناته و ايليت (شاخص ترين دگرساني هاي مشاهده شده) با تاقديس ها در سطح زمين بيشترين انطباق را داشته و دگرساني كاني هاي آهن فروس و بي هنجاري اي مغناطيسي سطح كمترين انطباق را دارا مي باشند. همچنين تراكم بي هنجاري هاي ژئوشيميايي مثبت بر روي تاقديس ها بيشتر از مناطق فاقد تاقديس هاست و در صورتي كه از گسل ها نيز استفاده شود، اين تراكم تقريبا دو برابر خواهد شد. اين موضوع نشت احتمالي هيدروكربورها از مخازن به سطح زمين و ايجاد بي هنجاريهاي ژئوشيميايي بالاي مخازن را ثابت مي كند. از اين يافته مي توان براي كشف محل تقريبي مخازن مدفون در منطقه كمك گرفت و هزينه عمليات حفاري را به طور قابل ملاحظه كاهش داد.