ارائه مدل پياده‌سازي مهارت‌هاي كوانتومي در دانشگاه‌هاي علوم پزشكي

زمينه و هدف: گسترش و نفوذ علمي فيزيك كوانتوم و قابليت آن در تبيين بسياري از پديده‌هاي ناملموس و پيچيده موجب شد تا مفاهيم تئوري كوانتوم، در قالب پارادايمي نوين در علم مديريت، مورد استفاده قرار گيرد. هدف كلي پژوهش حاضر، شناسايي نقش مديريت كوانتومي در دانشگاه علوم پزشكي مازندران به منظور ارائه مدل بود. روش كار: اين پژوهش از نظر روش توصيفي از نوع پيمايشي بود. جامعه آماري آن را كليه مديران و اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي مازندران به تعداد نفر492 تشكيل دادند كه براساس فرمول كوكران، تعداد 217 نفر با روش نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي بر اساس مرتبه علمي به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته با 36 سئوال استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل داده‌ها از نرم‌افزارهاي SPSS25 و AMOS23 و آزمون معادلات ساختاري استفاده شده است. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه براساس چرخش واريماكس، هفت بعد: نگاه كوانتومي، تفكر كوانتومي، احساس كوانتومي، شناخت كوانتومي، عمل كوانتومي، اعتماد كوانتومي و وجود كوانتومي مشخص شدند. نتايج تحليل عاملي تأييدي نشان داد كه بعد احساس كوانتومي با ضريب استاندارد 0.80 بيشترين تأثير را در تبيين مهارت‌هاي كوانتومي داشت. نتيجه‌گيري: نتايج اين پژوهش نشان داد كه بكارگيري مديران دانشگاه علوم پزشكي مازندران از مهارت‌هاي هفت‌گانه مديريت كوانتومي، نقش اساسي و مهم در توسعه دانشگاه داشته، زمينه و بستر مناسبي را جهت كاربرد اين مدل در مديريت نظام آموزشي كشور ايجاد مي‌كند. همچنين مدل ارائه شده داراي برازش مناسب مي‌باشد.