عنوان مقاله :
استلزامات فلسفي عدم تناهي خداوند در انديشۀ اسپينوزا
پديد آورندگان :
صابري ورزنه ، حسين دانشگاه تهران، پرديس فارابي
كليدواژه :
اسپينوزا , عدم تناهي , علت داخلي , فراطبيعت , كل سابق
چكيده فارسي :
يكي از اوصافي كه در بسياري از سنتهاي الهياتي بر خدا حمل ميشود، «عدم تناهي» است. فيلسوفان و متألهان اغلب خداوند را هم در مقام ذات و هم در ساحت صفات نامتناهي دانستهاند يا بهعبارت ديگر، تشخص خداوند را به عدم تناهي يا اطلاق ذاتي او تفسير كردهاند. اسپينوزا فيلسوف عقلگراي سدۀ هفدهم نيز از جمله كساني است كه با معرفي خداوند بهعنوان جوهر واحد، خصوصيت عدم تناهي را براي خدا ضروري و ذات و صفات او را نامتناهي دانسته است. از نظر اسپينوزا، اتصاف خدا به عدم تناهي استلزاماتي دارد كه از جملۀ آنها ميتوان به «كلِ سابق بودن»، «علت داخلي بودن» و «فراطبيعي نبودن» خداوند اشاره كرد. بدينسبب، اسپينوزا قائل است كه در سنتهاي الهياتي مرسوم در اديان ابراهيمي، خصوصيت عدم تناهي خدا درست تحليل نشده و بدينواسطه، رابطۀ خدا و ماسوي مورد سوء فهم قرار گرفته است. در اين پژوهش با استفاده از منابع معتبر در زمينۀ اسپينوزاپژوهي و با روش توصيفي تحليلي، آراي اسپينوزا در اين زمينه را بررسي كردهايم.