تأثير نااطميناني در بازارهاي مالي بر متغيرهاي واقعي اقتصاد كلان با تأكيد بر مدل نسل‌هاي همپوشان (رويكرد DSGE)

هدف اين پژوهش بررسي تأثير نااطميناني در بازارهاي مالي بر متغيرهاي واقعي اقتصاد كلان با تأكيد بر مدل نسل‌هاي همپوشان مي‌باشد. در اين راستا،يك مدل تعادل عمومي پوياي تصادفي كينزين جديد(DSGE) شامل خانوارها، بنگاه‌ها، بخش بانكي و دولت براي بررسي تأثير مسأله نااطميناني در بازارهاي مالي بر بخش‌هاي واقعي اقتصاد كلان ايران طراحي شده است. بنابراين، در ادامه به بررسي روند سري زماني متغيرهاي بازار بورس و اقتصاد كلان در ايران طي دوره 1390 تا 1399 و همچنين بررسي روابط همبستگي و علّي ميان آنها پرداخته شده است. نتايج نشان مي‌دهد كه، هر چه بازار سرمايه كشورها سهم بيشتري در اقتصاد داشته باشند، درآمد سرانه حقيقي افزايش و نرخ‌هاي تورم پايين‌تر خواهد بود و لذا مي‌توان به دليل تخصيص بهينه منابع و تأمين مالي بلندمدت سرمايه‌گذاري‌ها انتظار عملكرد مطلوب‌تري از اقتصاد داشت. همچنين، بحث معني‌داري اثر معامله‌گران اخلال‌زا بر افزايش نوسان و تلاطم تأييد شده و شدت تأثير چشمگير است؛ ولي با توجه به مشكلات ساختاري در اقتصاد ايران وجود تأثير معامله‌گران اخلال‌زا و رفتار كارگزاران بر ايجاد نااطميناني در بازارهاي مالي نسبت به ساير تأثيرات چشمگير نبوده و مي‌بايست به رفع مشكل در ساير متغيرها مانند مشكلات اقتصادي و مناقشات سياسي روي آورد. همچنين وجود نااطميناني مالي موجب كاهش ميزان اشتغال، كاهش رشد اقتصادي و كاهش سرمايه‌گذاري مي‌شود.