شماره ركورد :
1314990
عنوان مقاله :
قياس نظريه عدم تطابق ذهن و عين با قول به شبح و ثمرات آن
پديد آورندگان :
دانش نهاد ، محمد حوزه علميه مشهد , وكيلي ، محمدحسن حوزه علميه مشهد
از صفحه :
55
تا صفحه :
76
كليدواژه :
ذهن و خارج , اتحاد ماهوي , شبح , معاد جسماني , مكاشفات
چكيده فارسي :
همواره پي بردن به غايت و انگيزه رفتارهاي انسان از مسائل قابل توجه روانشناسان و فلاسفه اخلاق بوده است.خودگرايان انگيزه تمامي اقدامات خيرخواهانه انسان را دستيابي به نفع شخصي تلقي مي كنند؛ در مقابل، ديگر گرايان مي گويند انسان مي تواند فقط براي تامين منافع و رفاه ديگري كار كند و هيچ چشم داشت شخصي نداشته باشد. دنيل بتسون روان شناس معاصر آمريكائي و تامس نيگل فيلسوف معاصر آمريكائي با دو شيوه متفاوت از حاميان جدي و سرسخت ديگر گرايي هستند. بتسون با رويكردي تجربي و با طرح فرضيه آلتروئيسم-همدلي ضمن به چالش كشيدن ادعاهاي خودگرايان از نوعي ديگر گرائي روان شناختي دفاع مي كند. او از طريق آزمايش هاي دقيق تجربي توانست وجود انگيزه ي ديگر گرايي در ذات انسان را ثابت كند. بنا به ادعاي او، احساس عاطفي نگراني همدلانه موجب ايجاد انگيزه ي دگرخواهانه جهت تامين رفاه مطلوب ديگري مي شود. از سوي ديگر نيگل با روش تفسيري خود از امكان نوعي ديگر گرايي با انگيزش عقلاني دفاع كرده است. به عقيده او ديگر گرايي بي طرفانه، لازمه ي عقلانيت و شرط برقراري اخلاق است. اين مقاله با رويكردي توصيفي-تحليلي به توصيف و ارزيابي آراء بتسون و نيگل پرداخته و در نهايت نشان مي دهد كه تلقي آن دو از ديگر گرايي و نسبت ديگر گرايي با اخلاق متفاوت است. اما نكته ي مهم اين است كه دو رويكرد متفاوت در ديگر گرايي، در كنار هم مي توانند پشتوانه ي محكمي براي رد خودگرايي باشند.
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي
لينک به اين مدرک :
بازگشت