شماره ركورد :
1314999
عنوان مقاله :
نقش فلسفه در رستگاري از نظر افلاطون
پديد آورندگان :
بختياري ، فاطمه دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني
از صفحه :
367
تا صفحه :
384
كليدواژه :
افلاطون , تناسخ , رستگاري , عدالت , نفس
چكيده فارسي :
رستگاري همواره مفهوم مورد التفات اكثر اديان و مكاتب فكري در طول تاريخ بوده است. افلاطون نيز به عنوان متفكري مؤسس در اين باب‌انديشيده و بررسي‌انديشه او در اين باب مورد پژوهش مقاله حاضر بوده است. يافته‌هاي اين پژوهش حاكي از آن است كه رستگاري و فلسفه در فلسفۀ افلاطون ارتباط وثيقي دارند. اين ارتباط به نقش عقل در فلسفه او برمي‌گردد. عقل براي افلاطون جزئي از نفس است كه اولاً انسان را انسان مي‌كند و نهايتاً مي‌تواند او را الهي نيز بكند. معناي اين سخن آن است كه افلاطون فكر مي‌كند انسان به كمك عقل مي‌تواند از چرخه تناسخ رهايي يابد و زنده فناناپذير شود. توضيح اين كه از نظر افلاطون موجودات زنده به دو نوع هستند: فناپذير و فناناپذير. موجود زنده فناناپذير همان نفس است كه بال و پر (پاكي و كمال) خود را از دست نداده است و در عالم بالا مي‌گردد و جهان لايتناهي را مي‌پيمايد. وقتي نفس بال و پرش را از دست بدهد و به كالبدي زميني هبوط ‌كند و منشأ حركت آن مي‌شود، تبديل به موجود زنده فناپذير مي‌شود. رستگاري از نظر افلاطون وقتي حاصل مي‌شود كه انسان به كمك عقل بتواند به عالمي‌كه از آن هبوط كرده است، بازگردد. به ديگر سخن رستگاري حقيقي از نظر افلاطون رهايي نفس از چرخه تناسخ است و رهايي از چرخه تناسخ فقط با زندگي فيلسوفانه حاصل مي‌شود.
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي
لينک به اين مدرک :
بازگشت