عنوان مقاله :
تجلّي مضمون عشق در شعر عرفاني معاصر افغانستان با تكيه بر اشعار مجنون شاه كابلي، مستان شاه كابلي و حيدري وجودي
پديد آورندگان :
آروين پور ، تاج الدين دانشگاه بين المللي امام خميني(ره) - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني , رون ، مهسا دانشگاه بين المللي امام خميني(ره) - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , قافله باشي ، اسماعيل دانشگاه بين المللي امام خميني(ره) - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
شعر عرفاني , افغانستان , عشق , مجنونشاه كابلي , مستانشاه كابلي و حيدري وجودي
چكيده فارسي :
پژوهش در ادبيات عرفاني معاصرِ افغانستان از حوزههاي مغفول است، درحاليكه در دورۀ معاصر، با وجود مسائل و مشكلات اين كشور، ادبيات كموبيش فعال بوده است. در پژوهش حاضر، سه شاعر عارف ـ مستانشاه، مجنونشاه و حيدري وجودي ـ كه در فاصلۀ زماني صدواند سال اخير ميزيستهاند، اجمالاً معرفي و موضوعِ آشنا و ديرپاي ادب عرفاني يعني عشق در اشعار آنها واكاوي شده است. اين پژوهش، با روش توصيفي ـ تحليلي، بهدنبال پاسخ اين پرسشهاست كه اشتراكها و تفاوتهاي اشعار مجنونشاه و مستانشاه كابلي كه پيرو طريقت چِشتيهاند با حيدري وجودي كه پيرو طريقت نقشبنديه است، در اين حوزة مفهومي چيست؟ عشق، بهمثابه شرط وصول به كمال و معرفت الله، در نظام هستي شناسانۀ طريقت چشتيه و نقشبنديه چه جايگاهي دارد؟ و مباحث مهمي همچون تقابل عشقوعقل و نسبت عشق مجازي با حقيقي در اشعار سه شاعر نامبرده چگونه بازتاب يافته است؟ نتايج نشان مي دهد هر سه شاعر، بهگونهاي متأثر از وحدت وجود و وحدت شهود، عشق را منشأ جهان هستي و تعريفناپذير دانسته و آن را عالم وحدت و مقصود غايي سالك معرّفي كردهاند كه او را از ناموننگ فارغ مي سازد. در اشعار مجنونشاه و مستانشاه كابلي كه شوروحال عرفانيشان تاحدي يادآور حالوهواي غزلهاي مولانا جلالالدين است و همچنين در اشعار حيدري وجودي كه متأثر از دمسازي طولاني وي با مثنوي مولاناست، عشق حقيقي صورت تكامل يافتۀ عشق مجازي دانسته شده و درخصوص تقابل عشقوعقل نيز هرسه شاعر عشق را بر عقل برتري دادهاند.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني