عنوان مقاله :
چهرهزايي و چهرهزدايي در روايتهاي صوفيانه
پديد آورندگان :
رامين نيا ، مريم دانشگاه گنبدكاووس - دانشكدۀ علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
صوفيان , روايتهاي زندگينامهاي , چهرهزايي , چهرهزدايي
چكيده فارسي :
روايتهاي صوفيانه بهمثابه زندگينامۀ دگرنوشت بهدليل متغيرهايي چون نوع رابطۀ روايتپرداز با سوژۀ ارجاعي، خوانش و مقاصد روايتپرداز و ميزان تأييدپذيري دادههاي روايت، چهرۀ متنياي براي فرد توليد ميكند كه بهتمامي نميتواند منطبق با شخصيت واقعي (سوژۀ ارجاعي) صوفيان باشد. اين پژوهش به روش توصيفي ـ تحليلي و با تكيه بر نظريات پل دومان در مقالۀ «خودزندگينامه بهمثابه چهرهزدايي»، گونههاي چهرهسازي در روايتهاي صوفيانه را بررسي ميكند و به اين پرسش پاسخ ميدهد كه آيا همۀ شيوههاي چهرهسازي در خوانش مخاطب به چهرهزايي منجر شده است؟ بررسي روايتهاي صوفيانه نشان ميدهد، چهرۀ صوفيان به شيوۀ كرامتسازي، الگوبرداري از چهرههاي ديني و اسطورهاي، ترسيم ابژكتيو و وجودشناسانۀ «منِ بيقدرشده» برمبناي اصل فنا، سخن گفتن پروسوپوپيايي در گور و نوشتههاي سنگ قبر پردازش ميشده است. شيوۀ پروسوپوپيايي، ساحتي فراواقعي و متعالي به چهرۀ روبهزوال صوفيِ مُرده ميداده و چهرهزاينده بوده است. در ترسيم منِ ابژكتيوِ صوفي كه براساس آن، خوارداشتِ من(چهره)، عامدانه و آگاهانه صورت ميگرفت، از شكست چهره، چهرهاي تازه براي صوفي پديدار شده است. با وجود اين، اغراق در توصيف برخي ويژگيهاي صوفيانه چون بياعتنايي به ظاهر، خلوص و يگانگي در عشق به معبود و عدم اشتغال به غير كه مصاديق آن در خرقۀ شپشآلود، دعاي منتهي به مرگ فرزند و راندن مريدان و هواداران نمودار ميشد، نتيجۀ عكس داشته و چهرهزايي را به چهرهزدايي بدل كرده است.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني