عنوان مقاله :
نسبت هنر و جاودانگي در هستي نگري ويتگنشتاين و كاربست آن در معناباختگي انسان معاصر
پديد آورندگان :
عظيمي ترامبانيان ، سعيده دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده هنر - گروه پژوهش هنر , خبري ، محمد علي هنر جهاد دانشگاهي - گروه پژوهش , شريف زاده ، محمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده هنر - گروه پژوهش هنر
كليدواژه :
جاودانگي , زيباييشناسي , معناباختگي , هنر , سوژه متافيزيكي , ويتگنشتاين متقدم
چكيده فارسي :
تصور اينكه زندگي عاري از معني و مرگ پايان همه چيز باشد، موجب ميشود هستي ديگر در نظر انسان، چندان زيبا و ارزشمند جلوه نكند. ويرانگري زمان, دشواري هاي زندگي و هراس از مرگ از جمله عواملي است كه باعث ايجاد حس سرخوردگي و رواج انديشههاي معناباخته در دنياي امروز شد. در مقابل عدهاي از متفكرين با تاكيد بر معناداري و جاودانگي زندگي, درصدد يافتن راه حلي ملموس براي دردهاي وجودي آدمي و معنا بخشيدن به هستي او مي باشند. در اين راستا, نظريات ويتگنشتاين متقدم و شيوه جهان نگري او از منظر جاودانگي مورد تامل واقع شد. با نگاهي به دغدغه هاي عميق اگزيستانسي و بررسي پويشهاي انديشهاي وي، نقش «زيبايي شناسي» و «اخلاق» در مساوقت با يكديگر, بهعنوان بنياديترين مؤلفههاي معنابخش به زندگي, در ساختار فلسفي او انكار ناشدني است. چنانكه در غالب فرازهاي انديشهاي او مي توان ردپايي از اين دو عامل را با محوريت «نگاه ازليِ سوژه متافيزيكي» در بنيان نهادن زندگي معنادار و غايتمند مشاهده نمود. مبتني بر اين نظرگاه هنر به عنوان والاترين شيوه نماياندن ارزش هاي حقيقي زندگي و راه حلي براي عبور از دشواري هاي آن مورد توجه قرار مي گيرد. زندگي كه در نگاه ويتگنشتاين امتدادي ابدي مي يابد.
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا- هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا- هنرهاي تجسمي