شماره ركورد :
1315821
عنوان مقاله :
موضوع محاكات به مثابه اُبژه هنر
پديد آورندگان :
آلگونه جونقاني ، مسعود دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات
از صفحه :
159
تا صفحه :
182
كليدواژه :
نظريه محاكات , جهان‌ ممكن , موضوع محاكات , شيوه و وسائط محاكات
چكيده فارسي :
در بررسي‌هايي كه متوجه تبيين سرشت هنر و ادبيات است، بحث در باب موضوع محاكات همواره اهميت ويژه‌اي داشته‌است. درواقع، ارسطو در بوطيقا با متمايز كردن «موضوع»، «شيوه» و «وسائط محاكات» آغازگر بحث و جدل‌هايي است كه تا دوران معاصر تداوم يافته‌است. در اين ميان، موضوع محاكات به‌مثابه ابژه هنري، پيش از ارسطو در سنت فلسفي افلاطون نيز مطرح شده‌است. البته، برخلاف ارسطو كه با ابتناي بحث بر پايه ايده‌ال تجربي مي‌كوشد محاكات را به رسميت بشناسد، افلاطون محاكات را به واسطه توجه به ايده‌آل استعلايي فاقد شأن معرفتي قلمداد مي‌كند. بااين‌همه، در سير تداوم فلسفه هنر عموماً اين ديدگاه ارسطويي است كه تبيين يا بازتفسير مي‌شود. براين‌اساس، عموماً انديشمندان دوره رنسانس و سپس‌تر در دوران معاصر امثال لوكاچ يا اوئرباخ موضوع محاكات را از چشم اندازهاي متفاوتي تشريح كرده‌اند. در مجموع، از آراي اين انديشمندان اين‌گونه بر مي‌آيد كه هنرمند وقتي به آفرينش اثر هنري روي مي‌آورد، موضوع محاكات ممكن است مشتمل بر امرِ ايده‌آل يا آرماني، سنّت، طبيعت، وضع امور، اصول عام طبيعت بشري يا صرفاً همان واقعيت بيروني باشد. پژوهش حاضر، مي‌كوشد ضمن بررسي اين پيش‌نهاده‌ها در باب موضوع محاكات، قابليت‌ها و كاستي‌هاي نظري آنان را واكاوي كند. در نهايت، نگارنده با پيشنهاد جهان‌ ممكن به‌مثابه موضوع محاكات، دريافتي نو در اين خصوص به دست مي‌دهد كه به نظر مي‌رسد از توان تحليلي بيشتري برخوردار باشد. به‌موجب چنين پيش‌نهادي، رويدادها و پديدارها در ساحت جهان ممكن ادبي براساس قواعد دروني خاص آن جهان عمل مي‌كنند و بنابراين حتي گونه‌هاي غيررئاليستي بازنمايي‌ نيز در نهايت بر پايه اصل حقيقت‌نمايي قابل فهم و تفسير هستند.
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
لينک به اين مدرک :
بازگشت