عنوان مقاله :
واكاويِ ايدئولوژيِ خوديسازيِ غرب و بيگانهسازيِ حكومت در داستاننويسي مدرن ايران برمبناي رويكرد تحليل گفتمان انتقادي (مطالعۀ موردي: سياحتنامۀ ابراهيمبيگ)
پديد آورندگان :
فيروزيان پور اصفهاني ، آيلين دانشگاه دامغان , قنبري عبدالملكي ، رضا دانشگاه دامغان
كليدواژه :
ايدئولوژي , وندايك , مربع ايدئولوژيك , سياحتنامۀ ابراهيمبيگ , بازنمايي , گفتمان
چكيده فارسي :
رمان اجتماعي ـ انتقادي سياحتنامۀ ابراهيمبيگ اثري است كه نويسندۀ آن با استفاده از غربِ خوديسازيشده، به انتقاد از جامعۀ خود و نهادهاي سياسي و مذهبيِ آن پرداخته است. در اين گفتمان، تقابل ايران و غرب تلاشي براي ازبين بردن شكاف ميان خود و ديگري، از طريق معكوس كردن نقش آنان و عجيب و غريب نشان دادن «خود» بيش از «ديگري» است. جستار حاضر با شناسايي شيوهها و راهبردهاي گفتمانيشدۀ بازنماييِ ايدئولوژي در داستان مزبور، ميكوشد به دو سؤال بنيادين پاسخ گويد: الف) راهبردهاي گفتماني چگونه به انتقال ايدئولوژي نويسنده ميپردازند؟ ب) معكوسسازيِ گفتماني كه نتيجۀ فرايند خوديسازيِ غرب است، در داستان به چه نحو نمود يافته است؟ هدف اين مقاله كه با روش توصيفي ـ تحليلي انجام شده است، بررسي بازنمايي غرب در رمان ابراهيمبيگ از منظر مربع ايدئولوژيك وندايك است. دستاورد اصلي پژوهش بيانگر آن است كه تصوير غرب در گفتمان مراغهاي، بهعنوان يك روشنفكر تجددخواه، نمايندۀ تصوير كليشهاي كه در روان ايرانيان از اين پديده وجود دارد، نيست. وي در گفتمان خود، با استفاده از استراتژيِ كلي قطبيسازي، بر نقاط قوت غرب بهمثابۀ گروه خودي، تأكيد كرده و نقاط ضعف حاكمان ايران بهعنوان گروه غيرخودي را برجستهتر بازنمايي كرده است. نويسنده در توصيف گروه «خودي» با كاربست راهبردهايي چون قطببندي، مقايسه، دلالت ضمني، دراماتيزه كردن و كنايه، روحيۀ آزادگي، وارستگي و سختكوشي آنان را در متن القا ميكند و در بازنمايي گروه «غيرخودي»، با بهرهگيري از راهبردهايي چون توصيف كنشگر، اغراق، و بازي با اعداد، ويژگيهايي همچون طمعورزي، بيدادگري، واپسگرايي، و فريبكاري را به مخاطب نشان ميدهد.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني