عنوان مقاله :
بررسي ريشه هاي طبيعت گرايي روش شناختي در الهيات مسيحي در قرون وسطاي متأخر
پديد آورندگان :
يوسف دانشور نيلو مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني , جواد قلي پور مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
كليدواژه :
علم نوين , طبيعت گرايي روش شناختي , الهيات مسيحي , قرون وسطاي متأخر , تفكيك حوزه علم ودين , تجربه گرايي
چكيده فارسي :
يكي از مباني علم نوين، طبيعت گرايي روش شناختي است. باور رايج اين است كه اين مبناي علم نوين، همزاد خود علم بوده و ازاينرو در انقلاب علمي پديدار گشته است؛ لكن بررسي هاي تاريخي نشان ميدهد كه طبيعت گرايي روش شناختي نه در بحبوحه ظهور علم جديد در انقلاب علمي، بلكه در منازعات الهياتي قرون وسطاي متأخر متولد شده است. اين نكته از جهت روشن كردن رابط هاي كه علم و دين در طول تاريخ مغرب زمين داشته اند حائز اهميت است. شواهدي حاكي از آن است كه متألهان مسيحي با انگيزه هاي الهياتي، مسائلي را مطرح كردند كه بستر مناسبي را براي پيدايش طبيعت گرايي روش شناختي به وجود آورد. از خلال اين بررسي آشكار خواهد شد كه در اين عصر سه عامل مهم كه با انگيزههاي الهياتي همراه بودند در به وجود آمدن طبيعت گرايي روش شناختي مؤثر واقع شدند: تبيين ويژه از رابطه خالق و مخلوق، تفكيك حوزه دين و علم، تأكيد بر تجربه گرايي و روش كمي. در ضمن اين تحليل رابطه تجربهگرايي و الهيات مسيحي در قرون وسطاي متأخر روشن خواهد شد.
عنوان نشريه :
پژوهش نامه علوم انساني اسلامي