شماره ركورد :
1316156
عنوان مقاله :
مرجعيت روش اجتهاد در حل بحران انتساب علوم سياسي به اسلام
پديد آورندگان :
مهاجرنيا ، محسن پژوهشگاه فرهنگ و انديشۀ اسلامي - پژوهشكده نظام هاي اسلامي - گروه سياست
از صفحه :
55
تا صفحه :
78
كليدواژه :
علوم انساني- اسلامي , علوم سياسي , روش‌شناسي , روش اجتهاد , بحران
چكيده فارسي :
كنكاش در حقيقت علم ديني در حوزۀ علوم انساني/ سياسي- اسلامي حاكي از اوضاع آشفته‌اي است كه از نبود تسالم متفكران بر اصالت و حجيت اين علوم و چگونگي انتساب آن‌ها به اسلام ناشي شده است. ريشه‌يابي اين نابساماني، پژوهشگر را به آشنايي با عواملي چون توسعه‌نيافتگي، ناكارآمدي، نداشتن استقلال معرفتي، انفعال و تأثيرپذيري در برابر قدرت هژمونيك علوم سكولار و پوزيتيويست غربي، غلبۀ ذهنيت و انتزاع‌گرايي، نبود امتداد اجتماعي و هرج ‌و مرج روش‌شناختي سوق مي‌دهد. اگرچه تمركز بر يك عامل كار دشواري است، در وزان سنجش و مقارنه‌سازي مي‌توان به شاخصه‌هاي مميزه‌اي براي ترجيح يك عامل در شكل‌گيري «بحران انتساب علوم سياسي به اسلام» رسيد. تحقيق حاضر با هدف شناسايي ماهيت علوم سياسي اسلامي به‌‌منزلۀ يكي از محورهاي مهم علوم انساني- اسلامي براساس چارچوب نظري و روش تحليلي «نظريۀ بحران» فرضيۀ  تأثير آشفتگي روش‌شناختي را در ايجاد و تعميق بحران اصالت علوم سياسي- اسلامي و انتساب منطقي آن‌ها به دين برجسته يافت و با انگيزۀ امدادرساني و كمك به علوم سياسي در حل «بحران هويت معرفتي» روش اجتهاد ديني در مستواي علوم اختراعي اسلامي مانند «علم فقه» را بهترين مرجع و الگوي روشي براي توليد علم ديني و اسلامي‌سازي علوم سياسي و حل بحران انتساب مي‌داند.
عنوان نشريه :
تحقيقات بنيادين علوم انساني
عنوان نشريه :
تحقيقات بنيادين علوم انساني
لينک به اين مدرک :
بازگشت