شناسايي و تبيين بايسته‌هاي راهبرد ياددهي-يادگيري بديعه‌پردازي، متناسب با ويژگي‌هاي نسلي دانشجويان در سال تحصيلي 1400-1399

پژوهش حاضر با هدف شناسايي و تبيين بايسته‌هاي راهبرد ياددهي-يادگيري بديعه‌پردازي، متناسب با ‏ويژگي‌هاي نسلي دانشجويان دوره ‏كارشناسي در سال تحصيلي 1400-1399 انجام شد. طرح پژوهش آميخته و از نوع اكتشافي متوالي (كيفي-كمّي) و روش پژوهش در قسمت كيفي بر مبناي نظريه داده‌بنياد و در قسمت كمّي توصيفي-پيمايشي بود. جامعه آماريِ بخش كيفي صاحبنظران در دو حوزه علوم‌ تربيتي و علوم ‌اجتماعي بودند كه نمونه از ميان آنها به‌صورت هدفمند و گلوله‌برفي تا حد اشباع اطلاعات به تعداد 31 نفر ادامه يافت. جامعه آماريِ بخش كمّي شامل استادان و دانشجويان دوره كارشناسي از دانشكده‌هاي علوم ‌تربيتي و علوم ‌اجتماعي دو دانشگاه تهران و اصفهان بود كه نمونه‌ از ميان آنها به تعداد 121 نفر از استادان و 349 نفر از دانشجويان به ‌روش نمونه‌گيري سهميه‌اي متناسب با حجم از نوع تخصيص بهينه انتخاب شدند. در بخش كيفي از ابزار مصاحبه نيمه‌ساختاريافته و در بخش كمّي از ابزار پرسشنامه محقق‌ساخته استفاده شد. روايي محتوايي پرسشنامه و مصاحبه طبق نظر 8 تن از متخصصان و پايايي پرسشنامه نيز از طريق آلفاي كرونباخ با مقدار ‏0.90 مناسب برآورد شد. يافته‌ها در قسمت كيفي با رويكرد تحليل مضمون (ساختاري و تفسيري) و در قسمت كمّي با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي تحليل شد. بر اساس يافته‌ها مهم ترين بايسته‌هاي راهبرد بديعه‌پردازي متناظر با ويژگي‌هاي نسلي دانشجويان عبارت اند از: تدارك فعاليت‌هاي خلاقانه و ايده‌پرور، خودداري از مطلق‌انگاري، تشويق ايده‌هاي نوآورانه، فراهم‌ ساختن زمينه‌هاي تفكر چندبعدي، استفاده از روش هاي قياس، استعاره و تشبيه، بهره‌گيري از روش بارش مغزي، كاربست الگوهاي زيباشناسانه و توجه به خيال‌پردازي در راستاي نيل به استنتاج منطقي. درنتيجه، مي‌توان گفت كه كاربست مؤلفه‌هاي مذكور به انگيزه‌مندي تحصيلي و رشد علمي دانشجويان منجر مي‌شود. از اين رو، پيشنهاد مي‌شود به‌منظور استفاده بهينه از فرصت‌هاي آموزشي و تدريس اثربخش، روش‌هاي بيان‌شده مورد استفاده مدرسان قرار گيرد.