مطالعه تطبيقي مفهوم انقلاب در ژرمينال اثر اميل زولا و مادر نوشته ماكسيم گوركي

در قرن نوزده ميلادي، اميل زولا با نگارش رمان ژرمينال، براي نخستين بار در تاريخ ادبيات فرانسه، طبقه ي كارگر را به عنوان قهرمان و محرّك داستان وارد رمان كرد. وي تأثير فراواني بر روي نويسندگان رمان‌هاي با محوريت انقلاب‌هاي كارگري برجاي‌ گذاشت. ماكسيم گوركي نيز از جمله نويسندگاني است كه اين مفهوم را دستمايه ي نگارش آثار خود، از جمله مادر كرده‌است. اين جستار كوشيده‌است با رويكردي تطبيقي مفهوم انقلاب را در دو اثر يادشده، مورد بررسي قرار دهد. چگونگي پرداخت حوادث در دو اثر يادشده، عوامل ضروري در وقوع و پيشبرد اهداف انقلاب را از ديدگاه اين دو نويسنده بر ما روشن مي كند: فقر به‌عنوان قوّه محركه و آگاهي، رهبري، اتّحاد و از خودگذشتگي، به‌عنوان مؤلفه‌هاي اصلي در پيشبرد اهداف انقلاب، نقاط مشترك هر دو اثر است. اين اشتراكات در نقاطي همچون شخصيت‌پردازي و واقع‌گرايي دچار انفصال مي شوند. در پايان، اين دو نويسنده با نويد آينده‌اي بهتر، بذر اميد را دل مبارزان راه عدالت مي‌كارند.