عنوان مقاله :
عشق: خيال يا واقع؟؛ بررسي تطبيقي مفهوم عشق نزد مولوي و لاكان
پديد آورندگان :
عليزاده ، غياث الدين دانشگاه ملاير - گروه زبان و ادبيات انگليسي , فرهمندفر ، مسعود دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان و ادبيات انگليسي
كليدواژه :
مولوي , لاكان , عشق , خيال , واقع , ميانرشتهاي
چكيده فارسي :
مقالۀ حاضر پژوهشي است با ماهيتي تطبيقي و ميانرشتهاي دربارۀ مفهوم «عشق» در آثار مولانا جلالالدين محمد بلخي، شاعر و عارف نامدار ايراني و ژاك لاكان، فيلسوف و روان كاو شهير فرانسوي. عشق در اين تحقيق از دو وجه مورد بررسي قرار گرفته است: عشق از منظر مولوي كه يكي از بالاترين مراحل سير و سلوك عارفانه است و زبان از بيان حقيقت آن عاجز است و عشق از ديدگاه لاكان كه رابطهاي مبتني بر وهم و خيال است و ريشه در خودشيفتگي دارد. اين مقايسه نشان ميدهد كه تفاوت مولوي و لاكان در تعريف عشق به تفاوت ديدگاه آنها دربارۀ ماهيت عشق بازمي گردد. از ديد لاكان، عشق ريشه در ساحت و حيث خيال دارد؛ در حالي كه از نظرگاه مولوي، عشق در اصطلاح لاكان، متعلق به ساحت و حيث واقع است. مقالۀ حاضر به دنبال آن است كه با بازگرداني نظريات و اصطلاحات عرفاني مولانا به زبان روان كاوي، تعريفي مولانايي ـ لاكاني از عشق ارائه دهد؛ به عبارت ديگر، هدف از اين تحقيق توضيح اين مسئله است كه اگر ديدگاه مولانا از عشق را به زبان لاكان بازگردانيم، عشق در روانكاوي لاكان در چه جايگاهي قرار خواهد گرفت و نسبت به ديدگاه پيشين آن، چه تغييري خواهد كرد.
عنوان نشريه :
مطالعات بين رشته اي ادبيات، هنر و علوم انساني
عنوان نشريه :
مطالعات بين رشته اي ادبيات، هنر و علوم انساني