تأثير مؤلفه‌هاي غناي حسي در ايجاد دلبستگي به مكان مقايسۀ تطبيقي بازارهاي سنتي و مراكز تجاري مدرن

تجربيات مكاني، با ايجاد احساسات مثبت و درگيري حواس مي‌توانند منجربه دلبستگي مكاني در مخاطبين و در نتيجه افزايش پايداري مراكز تجاري شوند. لذا مشتريان وفادار براي بقاي بازارها و مراكز تجاري بسيار مهم هستند. هدف اصلي مطالعۀ حاضر، واكاوي تأثير تجربيات حسي (بينايي، شنوايي، بويايي، چشايي و لامسه) بر شكل‌گيري احساسات مثبت و ايجاد دلبستگي به مكان و بررسي تطبيقي آن در بازارهاي سنتي و مراكز تجاري مدرن است. در اين پژوهش با مطالعات كتابخانه‌‌اي ابعاد مختلف غناي حسي و نحوۀ تأثير غناي حسي بر دلبستگي مكاني معرفي و مدل مفهومي پژوهش استخراج شده است. سپس از طريق روش پياده‌‌روي حسي، نقاط شاخص در نمونه‌‌هاي موردي مشخص شده و با استفاده از يادداشت‌برداري حسي، ميزان درگيري حواس پنج‌‌گانه در هر نقطه مورد بررسي قرار گرفته است. در نهايت با استفاده از پرسشنامه رابطۀ بين غناي حسي، شاخص‌هاي ادراكي و دلبستگي به مكان مورد سنجش قرار گرفته است. تحليل يافته‌‌ها نشان مي‌دهد، بين مؤلفه‌هاي حسي مثبت و مؤلفۀ ادراك در نمونه‌هاي موردي، رابطۀ معناداري وجود دارد. از ميان شاخص‌هاي ادراكي، رضايتمندي و خاطره‎انگيزي به‌طور مشترك در دلبستگي به بازارهاي سنتي و مدرن مؤثرند. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد شاخص هويتمندي در بازارهاي سنتي تأثيرگذار، اما توجه به آن در مراكز تجاري مدرن مغفول مانده است. همچنين شاخص امنيت در مراكز تجاري مدرن نقش بارزي داشته، در حالي‌كه در بازارهاي سنتي كمتر مورد توجه قرار گرفته است. در نهايت با توجه به اينكه ميزان دلبستگي به مكان در بازار تجريش بيشتر از مركز خريد پالاديوم است، مي‌توان نتيجه گرفت شاخص‌هاي خاطره‎انگيزي، هويتمندي و رضايتمندي بر ايجاد و ارتقاء دلبستگي به مراكز تجاري بيشتر تأثيرگذارند.