عنوان مقاله :
بازخواني فرماليستي غزلي از مولانا و تبيين تبلور انديشۀ مولانا در زبان
پديد آورندگان :
رضايي ، فاطمه دانشگاه شهركرد - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , امين ، احمد دانشگاه شهركرد - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , محمدي آسيابادي ، علي دانشگاه شهركرد - ادبيات و علوم انساني - زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
مولانا , صورت , معنا , نقد نو , دريا , شعر جوششي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: بررسي اجزا و عناصر اثر ادبي و بازيابي چگونگي پيوند آنها با ساختمان كلّي اثر، خوانشي مبتني بر شكل (فرماليستي) از اثر است. در چنين خوانشي است كه ميتوان از ميزان پيوند اجزاي اثر در محورهاي افقي و عمودي سخن گفت. در اين پژوهش شكل و ساختار غزلي از مولانا با مطلع زير (به كمك نشانه هاي درونمتني) بازخواني شده است: سخن كه خيزد از جان ز جان حجاب كند ز گوهر و لب دريا زبان حجاب كند روش مطالعه: روش تحقيق توصيفي-تحليلي است كه غزل شمارۀ 921 از كليات شمس تبريزي به تصحيح بديعالزمان فروزانفر را مورد بررسي قرار ميدهد. يافته ها: بنمايۀ اين غزل در همۀ بيتها اين است كه صورت، حجاب و درعين حال ابزار تجلي معناست. عالم هستي، عالم صور و معاني، بودها و نمودهاست و صور، حجاب معانيند و درعين حال معنا در صورت تجلّي ميكند. براي رسيدن به معنا بايد از قشر صورت گذشت. البته معناي مطلق قابل درك نيست و همواره پرده اي از پس پرده اي ديگر رخ مينمايد و تنها در فنا و خاموشي است كه معنا را درميابيم. مضمون تقابل صورت و معنا و تقابل زوج واژه هاي مترادف آنها، در همۀ بيتهاي غزل ديده ميشود. نتيجه گيري: پيوندي كه ميان بيتهاي اين غزل ديده ميشود، ساختاري انداموار را پديد آورده است و اندام كلي اين غزل يكي از تقابلهاي كليدي صورت و معنا در انديشۀ مولانا يعني «موج و دريا» را در ذهن تداعي ميكند. براي مولانا، محتوا ابزار تكامل صورت است و صورت مادۀ ظهور حقيقت معنا. شعر مولانا از درون او ميجوشد و متناسب با نوع جوشش، قالب و صورت خود را مييابد. با همۀ اين احوال نقد نو بدليل اتكا به صورت نميتواند نقد مناسبي براي عارفان رهيده از صور باشد.
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي