عنوان مقاله :
جلوه هاي عشق در ادبيات بومي رئاليسم جادويي: بررسي سبك شناسي رمان حلزونهاي پسر
پديد آورندگان :
جهانديده ، محمدهادي دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات انگليسي
كليدواژه :
اشتنبرگ , بومي سازي , رئاليسم جادويي , عشق
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: نهضت بوميسازي ادبي در مسير رشد و تعالي خويش قرار دارد و رئاليسم جادويي نيز توجه اديبان معاصر ايران را به خود جلب كرده است. احمد آرام با بهره گيري از راهبردهاي رئاليسم جادويي، به فضاي رمان حلزونهاي پسر چهره اي رؤيايي ميبخشد و جلوه هاي گوناگون عشق را در چارچوب اين مكتب ادبي ترسيم ميكند. الگوي رفتار عاشقانۀ شخصيتها كه اشتنبرگ آن را «قصۀ عشق» (1998) مينامد، بر پايۀ عواملي شكل ميگيرد كه علت دوام يا سستي روابط عشقي آنان را معيّن ميسازد. هدف از اين پژوهش آن است كه از رهگذر واكاوي مؤلفه هاي سبكسازِ رئاليسم جادويي موجود در متن رمان، ميزان همپوشاني «قصه هاي عشق» شخصيتها را با نظريۀ اشتنبرگ بررسي كند. روش مطالعه: روش تحقيق در چارچوب پژوهشهاي بين رشته اي و بصورت توصيفي-تحليلي با استفاده از نرم افزار 25SPSS است. ميزان فراواني و درصد وقوع مؤلفه هاي رئاليسم جادويي و حالات گوناگون عشق بر مبناي آزمون خي دو انجام خواهد شد. يافته ها: در رمان حلزونهاي پسر (1393) ميان مؤلفه هاي رئاليسم جادويي و حالات هشت گانۀ عشق تفاوت معناداري وجود دارد. «عشق سودائي» از ميان حالات گوناگون عشق داراي فراواني و درصد وقوع بيشتري است كه نويسنده از «زاويه هاي ديد متغير» به آن نگريسته است. نتيجه گيري: در رمان حلزونهاي پسر، قصه هاي عشق كه از زاويه هاي ديد گوناگون و به شيوه اي چند صدايي روايت ميشوند با نظريۀ اشتنبرگ همپوشاني كامل دارند. «قصۀ خيال» عشاق جلوۀ بيشتري در متن اين اثر دارد و با فضاي رئاليسم جادويي آن نيز همخواني دارد. هرچند نويسنده تلاش كرده برتري «عشق آرماني» را بر سويه هاي ديگر عشق گفتمان سازي كند، شخصيتهاي اين رمان در دستيابي به اين عشق ناكام ميمانند.
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي