عنوان مقاله :
بررسي جامعهشناختي مفهوم بدنمندي زنان در مطبوعات دورۀ پهلوي دوم: مطالعه مورديِ نشريۀ «بيداري ما»
پديد آورندگان :
قره ، رايحه دانشگاه الزهرا - دانشكده علوم اجتماعي و اقتصادي - گروه علوم اجتماعي , باستاني ، سوسن دانشگاه الزهرا - دانشكده علوم اجتماعي و اقتصادي - گروه علوم اجتماعي
كليدواژه :
بدنمندي , بدنمندي مبارز , بدنمندي سنتي , بدنمندي عروسكي , زنان
چكيده فارسي :
با آغاز نوسازي در ايران در دوره رضاشاه و بهدنبال پيادهسازي سياستهاي كنترلي و انضباط بخش، بدن به كانون سياست ايران وارد شد. در اين دوره، بدن زنانه كه پيش از اين در حاشيه قرار داشت، به يكباره به مركز سياست وارد شد. اگرچه محمدرضاشاه اقتدار سياسي پدرش را نداشت، اما سياستهاي او در مواجهه با مدرنسازي از طريق بدن زنانه، استمرار سياستهاي پيشين بود. در اوايل پهلوي دوم، با ورود متفقين به كشور و حمايت آنها از نقد رژيم سياسي و افول اقتدار سياسي حكومت، فضاي سياسي آزادانهتري در اختيار مطبوعات قرار گرفت. در اين دوره، نشريات زنانۀ قبلي تقويت و نشريات جديدي اضافه شدند و به آيينهاي براي بازنمايي وضعيت سياسي و اجتماعي زنان آن دوره تبديل شدند. يكي از موضوعات مورد مناقشه در اين نشريات، مفهوم بدنمندي زنانه است. در اين مقاله با استفاده از روش تحليل محتواي كمّيـكيفي، به مطالعهٔ مفهوم بدنمندي زنان در ماهنامۀ «بيداري ما» در بين سالهاي 1337-1323 ﻫ.ش پرداخته شده است. سه مقولۀ اصلي (سه شكل از بدنمندي) از تحليل محتواي كيفي نشريه استخراج شد: بدنمندي سنتي، بدنمندي عروسكي و بدنمندي مبارز. يافتهها نشان ميدهد نشريۀ «بيداري ما» از طريق نقد دو شكل بدنمندي سنتي و عروسكي، به تصوير ايدئال خود از شكل بدنمندي (مبارز) تعيّن بخشيده است. اگرچه بدنمندي مطلوب نشريه، ساير اشكال بدنمندي را به سبب تحميل قواعد سخت بر بدن زنانه نقد ميكرد اما اين بدنمندي نيز قواعد سختي را بر بدن زنانه تحميل ميكرد.
عنوان نشريه :
تحقيقات فرهنگي ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات فرهنگي ايران