عنوان مقاله :
بررسي مقايسهاي كاركردهاي اشه و ماعت
پديد آورندگان :
منتظري ، سعيد رضا دانشگاه تهران، پرديس فارابي - دانشكده الهيات - گروه اديان و عرفان , طامه ، مجيد فرهنگستان زبان و ادب فارسي , شريفي ، سعيده دانشگاه تهران، پرديس فارابي - دانشكده الهيات - گروه اديان و عرفان
كليدواژه :
اشه , اخلاق , عدالت اجتماعي , ماعت , نظم كيهاني
چكيده فارسي :
يكي از اشتراكات غالب تمدنهاي كهن، اعتقاد به وجود نوعي نظم مقدس كيهاني بوده است. اين اعتقاد و باور، مردمان را ناگزير و ملزم ميساخت تا حيات خويش را اعم از مادي و معنوي با اصول و قوانين ثابت ازلي و ابدي نظام مقدس كيهاني همسو سازند. طبيعتاً سرپيچي از اين نظام مقدس نيز ناروا و غيرمجاز بود. نمونههايي از واژگان ناظر به مفهوم نظم كيهاني عبارتاند از: در سنت هندي رِته (ṛta) كه بعدها به دهرمه (dharma) تبديل شد، در باورهاي زرتشتي اَشه، در مصر باستان ماعت (Maʽat)، در آيين بودايي دهرمه، در مسيحيت لوگوس، در يونان باستان دايكو يا منوس، در خاور دور تائو يا دائو و در اسلام وحدت. اين يكپارچگي و نظم، عالم تكوين و تشريع را در بر ميگيرد و به حيات انساني در ابعاد فردي و اجتماعي در تنظيم روابط با خود، با ديگر موجودات و با آفريدگار هويّتي اصيل و ماندگار ميبخشد. در اين سنتها ضمن تأكيد بر اهميّت نظم و راستي و درستي در انتظام امور هستي و تعاملات بشري، بر رابطۀ تنگاتنگ نظم و راستي با سعادت و نجات تصريح شده است. همچنين، درك وجود نظم كيهاني و اخلاقي در فهم عميقتر نسبت به حقايق هستي نقشي بيبديل و ارزنده دارد. از ويژگيهاي مشترك اسطورههاي ايران باستان و مصر باستان، مفهوم نظم كيهاني است كه در تجليات گوناگون شخصيتهاي آنها نمودار شده است. تجلي اين مفهوم نهتنها در جلوۀ بصري، از نظر اعمال و جايگاه وجه نمادين آنها نيز تأملپذير است. هرچند به ظاهر اشخاص و اعمال اساطيري اين دو تمدن كاملاً با يكديگر منطبق نيستند، با دقت در بين ايزدان ميتوان ميان ايزد اشه در ايران و ماعت در مصر، كه هر دو به معاني «راستي، عدالت» و «نظم اخلاقي» اشاره دارند، وجه مشتركي يافت.
عنوان نشريه :
الهيات تطبيقي
عنوان نشريه :
الهيات تطبيقي