عنوان مقاله :
تحليل شبكه اجتماعي همتأليفي مقالات داخلي اعضاي هيئت علمي رشته علوم تربيتي دانشگاههاي دولتي شهر تهران
پديد آورندگان :
نوچه ناسار ، حميد رضا دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي , شمس ، غلامرضا دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه علوم تربيتي , قانعيراد ، محمدامين مركز تحقيقات سياست علمي كشور
كليدواژه :
اعضاي هيئت علمي , شبكه همتأليفي , روش تحليل شبكههاي اجتماعي , رشته علوم تربيتي , دانشگاههاي دولتي شهر تهران
چكيده فارسي :
هدف: در اين پژوهش چگونگي همكاريهاي علمي در بين استادان رشته علوم تربيتي در بين گروههاي علمي بررسي شده و مشخص ميگردد كه نحوه انتقال دانش در شبكههاي همكاري علمي بين آنها چگونه بوده و سهم هريك از آنها در توليد مقالات علمي چاپشده در داخل كشور به چه صورت است. پژوهش حاضر به مطالعه شبكه همتأليفي اعضاي هيئت علمي رشته علوم تربيتي دانشگاههاي دولتي شهر تهران و بررسي الگوهاي نويسندگي در 2795 مقاله منتشرشده داخلي در نشريات علمي پژوهشي ميپردازد. روششناسي: اين پژوهش با رويكرد كتابسنجي و روش تحليل شبكههاي اجتماعي انجام گرفت. جامعه آماري پژوهش شامل مقالات منتشرشده داخلي اعضاي هيئت علمي رشته علوم تربيتي دانشگاههاي دولتي شهر تهران است كه توسط مجلات و فصلنامههاي علمي-پژوهشي چاپ شده و در نمايههاي استنادي علوم جهان اسلام و مگيران بارگذاري شده است. با روش نمونه در دسترس2795 مقاله كه از سال 1377 تا سال 1395 در اين پايگاهها نمايه شده بودند مورد بررسي قرار گرفت. ازآنجاييكه در فرايند انتخاب نمونه، به كليه مقالات اعضاي هيئت علمي، امكان دسترسي وجود نداشت و در نتيجه نميشد از روشهاي تصادفي دست به انتخاب نمونهها زد؛ لذا از روش نمونه در دسترس براي انتخاب نمونهها استفاده شد. تعداد همنويسندگيها براي هريك از اعضا در جدولي در نرمافزار اكسل وارد گرديد. ساخت ماتريس بهصورت دستي انجام شد. نتيجه كار تشكيل ماتريس 106 * 106 بود. پيكربندي شبكه همتأليفي مقالات منتشرشده داخلي با استفاده از شاخصهاي كلان تحليل شبكهها: چگالي، ضريب خوشهبندي، ميانگين فاصله، اتصال و قطر شبكه بررسي شد و براي بررسي عملكرد هريك از اعضاي هيئت علمي داراي تأليف در شبكه از شاخصهاي خرد تحليل شبكهها: مركزيت درجه، بينيت، نزديكي و بردار ويژه استفاده شد. براي تحليل و ترسيم اطلاعات مستخرج از شبكه همتأليفي از نرمافزار يو.سي.آي.نت و بسته مكمل آن نت دراو بهره گرفته شد. يافتهها: الگوي سهنويسندگي مهمترين الگوي همكاري بود(30 درصد). شبكه همنويسندگي از تعداد 106 گره و461 پيوند تشكيل شد. بررسي شاخصهاي خرد نشان داد كه علي دلاور، محمود مهرمحمدي، عباس عباسپور، محبوبه عارفي و خسرو باقري با دارابودن بيشترين ميزان همكاري علمي با سايرين، مشاركتپذيرترين افراد در شبكه بودند. بر اساس تحليل ساختار شبكه از لحاظ شاخصهاي خرد كه نشانگر عملكرد فرد در شبكه است، ميتوان گفت كه با توجه به شاخص مركزيت درجه بهترتيب افرادي همچون محمود مهرمحمدي، كوروش فتحي واجارگاه، محمد عطاران و خسرو باقري، از جايگاهي برجسته برخوردار و ميزان نفوذ و قدرت آنها در شبكه، نسبت به ساير اعضا بالاتر بوده و داراي بيشترين قدرت تأثيرگذاري علمي هستند و اين افراد بهنوعي جريان اطلاعات در شبكه را كنترل ميكنند. تحليل شاخصهاي كلان نشان داد كه چگالي شبكه مذكور معادل 0.114 است، لذا شبكه از انسجام كافي برخوردار نبود. بنابراين شبكه حاضر از نوع گسسته بوده و در آن جريان اطلاعات بهكندي صورت ميپذيرد. به عبارتي اتصال ميان گرهها كم بوده و شبكه از انسجام پاييني برخوردار است و حفرههاي زيادي در آن وجود دارد. نتيجهگيري: بررسي الگوهاي نويسندگي استادان نشان داد كه الگوي سهنويسندگي در مقالات داخلي منتشرشده بيشترين سهم را به خود اختصاص داد كه بيشتر از آنكه همكاري استادان با يكديگر باشد، حاصل همكاري استادان با دانشجويان و ساير پژوهشگران بوده است؛ همچنين بررسي شاخصهاي خرد و كلان نيز نشان داد كه وضعيت همكاري علمي استادان رشته علوم تربيتي در دانشگاههاي دولتي شهر تهران از وضعيت مطلوبي برخوردار نيست.
عنوان نشريه :
پژوهش نامه علم سنجي
عنوان نشريه :
پژوهش نامه علم سنجي