عنوان مقاله :
جريانشناسي مفهوم «رؤيت» حق تعالي و بازتاب آن در حكمت متعاليه
پديد آورندگان :
جعفري ولني ، علي اصغر دانشگاه شهيد مطهري - گروه فلسفه و حكمت اسلامي , بني خزاعي ، فائزه دانشگاه شهيد مطهري - گروه فلسفه و حكمت اسلامي
كليدواژه :
ابنسينا , رؤيت حق تعالي , سهروردي , شهود قلبي , فارابي , ملاصدرا
چكيده فارسي :
مسئلۀ رؤيت حق تعالي كه ناظر بر آيات قرآن كريم است، از جمله مهمترين مباحث مورد توجه متكلمان اسلامي محسوب ميشود. اما چگونگي مواجهۀ فيلسوفان اسلامي در تحليل اين مسئله با توجه به سابقۀ ديني آنها، دغدغۀ اصلي اين پژوهش است. فلاسفۀ اسلامي مانند ابنسينا و سهروردي اگرچه به امكان دستيابي علم به خدا و ارتباط با حق اشاراتي داشتهاند، اما بهصورت مستقل در خصوص مسئلۀ رؤيت نظريهپردازي نكردهاند. البته بر اساس مباني حكمت اسلامي از جمله فارابي و ابنسينا، مراد از رؤيت، نميتواند رؤيت حسي مأخوذ در امور مادي باشد؛ بلكه منظور از آن، مرتبهاي از علم حضوري است. اما با بررسي آراي گوناگون و پراكندۀ حكماي اسلامي مانند سهروردي و بهويژه ملاصدرا، چنين استنباط ميشود كه انسان در مسير تكامل و حركت اشتدادي خود به مرتبهاي ميرسد كه ميتواند حق را با قلب خود مشاهده كند. چراكه نفس تكامليافته از طريق نور قلب، تجلي متكاملي بر عقل خواهد داشت و آن را براي دست يافتن به مراتبي بالاتر از مراتب عقل صرف، مهيا ميسازد. ازاينرو رؤيت قلبي نوعي علم به خداوند و ارتباط با اوست. البته قلبي بودن رؤيت ناظر بر وجداني و غيرمادي بودن اين نوع از علم و ادراك است كه براي واصلان به مقام عبوديت حاصل ميشود. ازاينرو و به گواهي برخي از آيات، عقل با كمك قلب به مرتبهاي وراي مرتبه عقل محض وارد ميشود. البته هر كس به اندازۀ سعۀ وجودي خود، ميتواند به مرتبهاي از علم و ادراك نسبت به خدا برسد. درواقع نفس انسان بر اساس حركت جوهري خود، بايد مراحلي را طي كند و در اين مسير، عقل نظري و عملي خود را به تكامل برساند تا درنهايت با كنار زدن حجابها، البته به اندازۀ سعه وجودي و تجردي خود، به شهود و رؤيت قلبي حق دست يابد.