شماره ركورد :
1319128
عنوان مقاله :
بررسي بازتاب ادراك ژئوپليتيكي بر قلمرومندي كشور‌ها
پديد آورندگان :
سيف الديني ، حسين دانشگاه تربيت مدرس - گروه جغرافياي سياسي , احمدي پور ، زهرا دانشگاه تربيت مدرس - گروه جغرافياي سياسي , حافظ نيا ، محمدرضا دانشگاه تربيت مدرس - گروه جغرافياي سياسي , رومينا ، ابراهيم دانشگاه تربيت مدرس - گروه جغرافياي سياسي
از صفحه :
7
تا صفحه :
28
كليدواژه :
ادراك ژئوپليتيكي , قلمرومندي , كشور , هويت ژئوپليتيكي
چكيده فارسي :
توجه به عوامل علي، زمينه‌اي و تاريخي در تحليل رفتار و كُنش كشورها در سال‌هاي اخير افزايش پيداكرده و ادبيات رويكرد ادراكي براي فهم منطق تحولات و سياست حكومت‌ها گسترش يافته است. در رويكرد ادراكي فرض بر اين است كه بازيگر ژئوپليتيكي در ميداني از مقتضيات استراتژيك -كه به‌عنوان ميراثي نهادي به ارث برده است- عمل مي‌كند و همواره محدوديت و شرايط هويتي خاص خود را دارد؛ اما در حوزه ژئوپليتيك نظريه جامعي كه بتواند علل و عوامل ادراكي و نقش تأثيرگذار آن‌ها در كنش و سياست‌ها را بازتاب دهد، غايب است. ازاين‌رو پژوهش حاضر طرح اوليه‌اي از يك نظريه جديد با عنوان ادراك ژئوپليتيكي است كه مي‌تواند بازتاب اين تأثيرات را در رفتار بازيگران مورد ارزيابي كيفي قرار دهد. همواره چرخه‌اي از عوامل تأثيرگذار در جوامع وجود دارند كه در رفتار كشورها مؤثرند. پاره‌اي از تجربه‌هاي جمعي (مانند جنگ‌، اشغال نظامي، تجزيه، قتل‌عام، معاهدات مهم) به حافظه جمعي شكل مي‌دهند و از طريق مكانيسم‌هاي انتقال نسلي، ماندگار شده و به‌مرور در ارتباط با قلمرو سرزمين، معنادار شده و بخشي از ملزومات بقاء يا امر ملّي فرض مي‌شوند. در مرحله بعدي «كشورها» در ارتباط با اين عناصر به مرحله هويت‌يابي ژئوپليتيكي مي‌رسند و در ارتباط با سرزمين، نظام بين‌الملل و ساير ملّت‌ها به «من و ديگري» شكل مي‌دهند. اين مسير در مرحله نهايي تكوين خود به شكل‌گيري ظرف ادراكي يا ادراك ژئوپليتيكي منجر مي‌شود. جوامع و كشورها از طريق ادراك ژئوپليتيكيِ خود به پديده‌هاي بيروني در نسبت با جغرافياي سياسي‌شان معنا مي‌دهند كه اين معنادهي محصول مكان (جغرافيا) و زمان (تاريخ) است؛ بنابراين از طريق كشف شكل‌گيري روند تكوين اين ادراك مي‌توان دست‌كم بخشي از كُنش‌ها را معنايابي كرد. به‌ويژه كه با بازگشت ناسيوناليسم به عرصه روابط بين‌الملل و طولاني شدن روند گذار ژئوپليتيكي از دوقطبي به نظم جديد، قدرت‌هاي متوسط منطقه‌اي سعي دارند از طريق افزايش نفوذ قلمرو و تعميق عمقِ استراتژيك خود، سهم بيشتري در نظمِ آينده داشته باشند. فايده ديگر چنين رويكردي، پيش‌بيني كنش‌هاي آينده حكومت نيز هست. اين پژوهش از نوع بنيادي با رويكرد توصيفي-تحليلي از طريق تحليل محتواي كيفي داده‌هاي تجربي به اين مهم مي‌پردازد و شيوه گردآوري داده‌ها اسنادي و كتابخانه‌اي است.
عنوان نشريه :
مطالعات ملي
عنوان نشريه :
مطالعات ملي
لينک به اين مدرک :
بازگشت