اعتبار يابي الگوي تحقق و بالندگي عشق و نقش آن در تربيت عاطفي جوانان

هدف: هدف اين پژوهش، اعتبار سنجي الگويي براي تحقق و بالندگي عشق و نقش آن در تربيت عاطفي از منظر فيلسوفان اگزيستانسياليسم و نقد آن بر مبناي آراي انديشمندان مسلمان براي سند تحول در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آميخته است كه در بخش اول با استفاده از سندكاوي به استخراج عامل ها و مولفه‌هاي مرتبط با موضوع پژوهش در  آثار فيلسوفان اگزيستانسياليسم پرداخته و در مرحله دوم با استفاده از روش دلفي ، با 10 نفر از خبرگان عرصه تربيتي مصاحبه به عمل آمد و نظرات آن‌ها در خصوص شاخص‌هاي استخراج شده در طراحي و اعتبار سنجي الگوي تحقق و بالندگي عشق و نقش آن در تربيت عاطفي از منظر فلسفه اگزيستانسياليسم و و انديشمندان مسلمان گردآوري شد. يافته‌ها: بر اساس مدل استخراج شده، عوامل عشق مسيحي (الهي)، وظيفه محوري، نفي عشق طبيعي، نفي خودپرستي، عشق به ديگري.، عشق الهي، وحدت وجودي، آگاهي،ناديده گرفتن ظواهر اغفال كننده، بيرون آمدن از خود، عشق به نمود خدا در ديگري در قالب پرسشنامه و در چندين مرحله مورد ارزيابي خبرگان قرار گرفت. نتيجه‌گيري: نتايج تحليل فازي نشان داد كه؛ با توجه به آنكه اختلاف ميانگين‌ها بيش از 0/2 است، يك‌بار ديگرمراحل توزيع پرسشنامه و ميانگين نظرات خبرگان محاسبه شد و از آنجايي‌كه اختلاف ميانگين پرسشنامه سوم و چهارم به زير 0/2 رسيده بود؛ بنابراين مي‌توان نتيجه گرفت كه اجماع خوبي بين نظر خبرگان وجود دارد و نتايج 4 مرحله انجام فرآيند دلفي فازي اطمينان دقت و صحت نتايج را به اثبات مي‌رساند.