عنوان مقاله :
پيشبيني بهزيستي روانشناختي براساس نارساييهاي شناختي و عاطفه منفي با ميانجيگري خودكارآمدي مقابلهاي و حمايت اجتماعي در سالمندان
پديد آورندگان :
محمدي ، اعظم دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي , عبداللهي ، محمدحسين دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي , نوري ، ربابه دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي , هاشمي رزيني ، هادي دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي , شاهقليان ، مهناز دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي
كليدواژه :
بهزيستي روانشناختي , نارسايي شناختي , عاطفه منفي , خودكارآمدي مقابلهاي , حمايت اجتماعي , سالمندي
چكيده فارسي :
اهداف: هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي پيشبيني بهزيستي روانشناختي براساس نارساييهاي شناختي و عاطفه منفي با نقش ميانجيگر خودكارآمدي مقابلهاي و حمايت اجتماعي در سالمندان بود. مواد و روش ها: اين تحقيق به لحاظ روش از نوع همبستگي بود و به منظور ارزيابي روابط بين متغيرهاي مكنون و اندازهگيريشده در مدل مفهومي پيشنهادي، از الگويابي معادلات ساختاري استفاده شد. جامعه آماري در اين پژوهش را 450 سالمند (247 نفر سالمند مرد، 9 / 54 درصد و 203 سالمند زن، 45/1 درصد) تشكيل داده بودند. دامنه سني بين 60 تا 80 سال به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند. ملاكهاي ورود و خروج و متغيرهاي جمعيتشناختي، ازجمله سن، وضعيت تأهل و تعداد فرزندان، ميزان تحصيلات و سطح درآمد و نيز سابقه ابتلا به برخي از بيماريهاي جسماني در نظر گرفته شد. ابزارهاي پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه بهزيستي روانشناختي ريف، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفي، آزمون بررسي حالت رواني مختصر، مقياس خودكارآمدي مقابلهاي و مقياس حمايت اجتماعي. برازش مدل مفروضه ازطريق مدليابي معادلات ساختاري و با نرمافزار ليزرل برآورد شد. تخمين روابط واسطهاي در الگوي مفروضه نيز به كمك تحليل بوت استرپ مورد آزمون قرار گرفت. يافته ها: ميانگين سني شركتكنندگان مردان 66/34 سال با انحراف معيار 5/34 و در زنان 65/57سال با انحراف معيار 6/08 بود. نتايج مدل معادلات ساختاري حاكي از برازش مطلوب مدل بود. نتايج نشان داد هر 4 مسير واسطهاي در اين پژوهش معنادار بودند. نارسايي شناختي با ضرايب استاندارد 0/57-، 0/60- و 0/27- به ترتيب بر حمايت اجتماعي، خودكارآمدي مقابلهاي و بهزيستي روانشناختي تأثير داشته است. عاطفه منفي نيز با ضرايب 0/28-، 0/34- و 0/11- به ترتيب بر حمايت اجتماعي، خودكارآمدي مقابلهاي و بهزيستي روانشناختي تأثيرگذار بوده است. اثر خودكارآمدي مقابلهاي بر بهزيستي روانشناختي داراي ضريب استاندارد 0/15 و اثر حمايت اجتماعي بر بهزيستي روانشناختي داراي ضريب استاندارد 0/57 بود. نتيجه گيري: يافتههاي پژوهش حاضر، اهميت خودكارآمدي مقابلهاي و حمايت اجتماعي را در ارتقاي بهزيستي روانشناختي و متعاقب آن پيشگيري از بروز پيامدهاي ناگوار ناشي از نارساييهاي شناختي در سالمندان برجسته كرد. در اين راستا، تدوين راهبردهاي جامع و كاربردي به منظور تقويت منابع دروني و بيروني افراد سالمند درزمينه ارتقاي سلامت سالمندي توصيه ميشود.
عنوان نشريه :
سالمند: مجله سالمندي ايران
عنوان نشريه :
سالمند: مجله سالمندي ايران