مطالعه تطبيقي محتوايي آثار بلك‌‌هند و بنكسي در نمونه‌هاي هنر خياباني (گرافيتي)

هنر خياباني، از جمله آثار هنري است كه در مكان‌هاي عمومي در معرض ديد همگان قرار مي‌گيرد. برخي از هنرمندان از اين شيوه به‌سان ابزاري جهت اعتراض بهره مي‌برند، در حالي كه ساير هنرمندان از فضاي شهري به عنوان فرصتي براي نمايش آثار شخصي با مخاطبان گسترده‌ استفاده مي‌كنند. در سال‌هاي اخير گونه‌هاي جديدي از هنر خياباني در ايران پديدار شده كه همسو با جنبش‎هاي هنر خياباني در جهان هستند و مطالعه و تحليل اين آثار را به‎عنوان بخشي از هنر معاصر ايران ضروري مي‌سازند. شناخت جايگاه و روند هنر خياباني ايران و ميزان تأثيرپذيري آن از غرب، نيازمند بررسي تطبيقي بين هنرمندان بومي با هنرمندان پيشروي جهاني است. از اين‌رو، مقاله حاضر با روش توصيفي- تحليلي، به شناسايي و مطابقت شباهت‌هاي محتوايي بين آثار يكي از پيشگامان هنر خياباني ايران با نام مستعار بلك‌هند و هنرمند خياباني پرآوازه انگليسي بنكسي مي‌پردازد. اين پژوهش با هدف تبيين تأثيرپذيري هنرمند ايراني از همتاي انگليسي خود، سعي در پاسخ‌گويي به اين پرسش‌ دارد كه چه اشتراكات معناداري، محتواي آثار اعتراضي اين دو هنرمند را به هم نزديك مي‌كنند؟ يافته‌ها حاكي از آن است كه هر دو هنرمند در آثار خود در پي نقد اجتماعي و به چالش كشيدن گفتمان‌هاي مسلط جامعه هستند؛ اگرچه بلك‌هند در اين رسالت مشترك، از مضاميني مشابه با آثار بنكسي بهره گرفته است، در نهايت خلاقانه از اين درون‌مايه‌ها الهام مي‌گيرد و عناصر و ايده‌هاي مربوط به ساختار سياسي و اجتماعي جامعه خود را به محتواي آثار خود اضافه مي‌كند تا به يك گفت‌وگوي جديد و بومي‎شده دست يابد. از اين‌رو، آثار بلك‌هند در پيوند با آثار بنكسي، صاحب هويت جديدي مي‌شوند.