تحليل مناسبات اجتماعي ايرانيان مهاجر به كشور آلمان

يكي از چالش‌‌هاي كشورهاي مهاجرپذير و مهاجرفرست، شيوه‌ مناسبات اجتماعي مهاجران در كشورهاي ميزبان است كه مي‌تواند يكي از عوامل ايجاد اختلال در تنظيم روابط اجتماعي، همگرايي و انسجام ميان افراد و گروه‌‌هاي اجتماعي در اين مناطق شود. هدف پژوهش، تبيين پيآمدهاي جامعه‌شناختي مناسبات‌ اجتماعي ايرانيان مهاجر به كشور آلمان بوده است. روش تحقيق پيمايشي و ابزار جمع‌آوري اطلاعات، پرسش‌نامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماري پژوهش متشكل از ايرانيان مهاجر بالاي ۱۸ سال ساكن در سه ايالت بادن-ورتمبرگ، نوردين وستفالن و هسن بود كه به شيوه‌ نمونه‌گيري خوشه‌اي چندمرحله‌اي، حجم نمونه. ۲۸۰ نفر محاسبه شده است. نتايج نشان داد ميان متغيرهاي طول مدت اقامت، اعتقادات ديني، تفاوت نسلي، محدوديت‌هاي تحصيلي با مناسبات گروهي ايرانيان مهاجر در آلمان رابطه معنا‌دار و هم‌بستگي وجود دارد. نتايج مدل رگرسيوني نشان داد متغير تفاوت نسلي قدرت تبيين ۱۴ درصد، پايبندي به اعتقادات ديني ۲۲ درصد، محدوديت تحصيلي ۱۹ درصد و طول مدت اقامت ۲۹ درصد از تغييرات خطي مناسبات ايرانيان مهاجر به كشور آلمان را داشته‌اند ولي اعتماد اجتماعي، پذيرش هنجارهاي كشور مقصد و استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي رابطه‌ معناداري را با مناسبات اجتماعي ايرانيان مهاجر نداشتند بنابراين فرضيه‌هاي مذكور در پژوهش حاضر تأييد نشدند.