عنوان مقاله :
ميانگين طول گفته واجي در كودكان طبيعي 48 تا 60 ماهه فارسيزبان با لهجه اصفهاني: مقايسه نمونههاي روايت داستان و محاوره
پديد آورندگان :
كريميان ، فاطمه دانشگاه علومپزشكي اصفهان - دانشكده علوم توانبخشي , محمدي ، رويا دانشگاه علومپزشكي اصفهان - دانشكده علوم توانبخشي , بماني ، زهرا دانشگاه علومپزشكي اصفهان - دانشكده علوم توانبخشي , كاظمي ، يلدا دانشگاه علومپزشكي اصفهان - دانشكده علوم توانبخشي - گروه گفتاردرماني , كيانفر ، فرانك دانشگاه كاليفرنيا - دانشكده پزشكي - گروه مطالعات پيشرفته پژوهش هاي باليني
كليدواژه :
ميانگين طول گفته واجي , نسبت مجاورت كل كلمه , كودكان فارسيزبان با لهجه اصفهاني , روايت داستان , محاوره , مهارت واجشناسي
چكيده فارسي :
هدف: ميانگين طول گفته واجي، مقياسي كمّي جهت ارزيابي مهارت واجشناختي است و در مطالعات رشدي، بهعنوان معياري تشخيصي و باليني در رشد واجشناختي مطرح شده است كه ميتواند ميزان اثربخشي مداخله را نيز نشان دهد. ميانگين طول گفته واجي مقياسي در سطح كلمه است كه ميتواند براساس كلمات آوانگاريشده در نمونه گفتار كودك محاسبه شود. ميانگين طول گفته واجي با نمرهدهي تكتك همخوانها و واكههاي كلمات توليدشده توسط كودك و كلمات هدف در توليد معيار بزرگسالان بومي زبان محاسبه ميشود. نسبت مجاورت كل كلمه، يكي ديگر از مقياسهاي كمّي واجي است كه براساس نسبت ميانگين طول گفته واجي كلمات توليدشده با هدف محاسبه ميشود و بهصورت غيرمستقيم بيانگر قابليت وضوح گفتار است. با توجه به وجود تفاوتهاي ساختارهاي هجايي و واجي در زبانهاي مختلف، اين مقياس بايد مختص هر زبان، مطالعه شود. مقياس ميانگين طول گفته واجي بهطور خاص براي ارزيابي گفتار خودانگيخته طراحي شده است. روشهاي ارزيابي گفتار خودانگيخته به دليل توانايي نشان دادن رشد طبيعي پيچيدگي كلمات و توجه به اثر مهارتهاي صرفي، نحوي، افزايش طول و پيچيدگي كلمات، روشهاي ارزشمندي هستند. با توجه به اينكه در زبان فارسي ميانگين طول گفته واجي بررسي نشده است و در مطالعات در خصوص حساس بودن اين مقياس به رشد، تناقضهايي مشاهده ميشود، اين مطالعه با هدف به دست آوردن مقادير ميانگين طول گفته واجي و مجاورت كل كلمه در كودكان 48 تا 60 ماهه فارسيزبان با لهجه اصفهاني، مقايسه آنها در 2 نوع نمونهگيري روايت داستان و محاوره و همچنين بررسي حساس بودن مقياس ميانگين طول گفته واجي به رشد انجام گرفت. روش بررسي: مطالعه حاضر از نوع مشاهدهاي است كه بهصورت تحليليمقطعي در سال 1395 به مدت 1 سال در شهر اصفهان اجرا شد. در بخش روايت داستان 100 كودك طبيعي شامل 51 پسر و 49 دختر و در بخش محاوره 67 كودك شامل 32 پسر و 35 دختر با بازه سني ۴۸ تا ۶۰ ماه شركت كردند. اين كودكان از بين 261 مهدكودك تحت نظارت سازمان بهزيستي استان اصفهان به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند. پس از تكميل فرم رضايتنامه و بررسي معيارهاي ورود، نمونه گفتاري روايت داستان و محاوره جمعآوري شد. صداي همه كودكان، در يك اتاق ثابت و با نرمافزار يكسان Clear Record Lite نسخه 2/1 ضبط شده است. ۵۰ كلمه اول هر نمونه گفتاري، توسط ارزيابها آوانگاري شد. درنهايت مقادير ميانگين طول گفته واجي هدف و ميانگين طول گفته واجي كودك، به ترتيب براساس گفتار بزرگسالان فارسيزبان با لهجه اصفهاني و براساس توليد هر كودك، با استفاده از فرمول محاسبه شد. براي بررسي توافق بين ارزيابها، هركدام از ارزيابها 20 درصد كل نمونههاي گفتاري را بهصورت تصادفي مجدداً آوانگاري كردند و ميانگين ميانگين طول گفته واجي كودك و ميانگين طول گفته واجي هدف را محاسبه كردند. نمرات شركتكنندگان به تفكيك داستان و محاوره وارد نرمافزار SPSS نسخه 16 شد. براي بررسي توزيع دادهها از آزمون كلموگروف اسميرنف استفاده شد كه متناسب با توزيع دادهها براي مقايسه مقياسها از آزمونهاي تي زوجي و ويلكاكسون و براي بررسي همبستگيها از آزمونهاي پيرسون و اسپيرمن استفاده شد. يافتهها: مقياسهاي ميانگين طول گفته واجي كودك و ميانگين طول گفته واجي هدف و ميانگين طول گفته واجي به تفكيك روش نمونهگيري روايت داستان 8/794، 8/811، 0/998 و محاوره به ترتيب 9/068، 9/093، 0/998 به دست آمد. نتايج آزمونهاي همبستگي، ميان سن و مقياس ميانگين طول گفته واجي داستان (0/308=r) و محاوره (0/313=r) همبستگي معنادار نشان دادند. مقايسه ميانگين طول گفته واجي كودك در روايت داستان و محاوره، نشاندهنده رابطه معنادار مقياس ميانگين طول گفته واجي كودك در 2 روش نمونهگيري بود (0/000=P). همچنين مقايسه ميانگين طول گفته واجي هدف در 2 روش روايت داستان و محاوره، معنادار بود (000/0=P) اما ميانگين طول گفته واجي در اين 2 روش، تفاوت معناداري نشان نداد (0/973=P). توافق بين ارزيابها 70 درصد به دست آمد. نتيجهگيري: ميانگين نمرات ميانگين طول گفته واجي بالاتر در زبان فارسي نسبت به مطالعه مشابه، ميتواند به علت تفاوتهاي زبان فارسي و لهجه اصفهاني باشد. همچنين نبود رابطه معنادار در نسبت مجاورت كل كلمه داستان و محاوره، احتمالاً نشاندهنده عدم تأثيرپذيري مقياس نسبت مجاورت كل كلمه از روش نمونهگيري باشد. درحاليكه تفاوتهاي روشهاي نمونهگيري ميتواند بر نمرات ميانگين طول گفته واجي تأثيرگذار باشد. مطالعه حاضر به وجود همبستگي ميان سن و نسبت مجاورت كل كلمه نيز اشاره كرده است. اين مطالعه ميتواند بهعنوان پايهاي براي مطالعات كمي درزمينه ارزيابي واجشناختي كودكان با مقياسهاي كل كلمه در زبان فارسي باشد، اما وجود مطالعات طولي، در گروههاي سني مختلف و با سطح شواهد بالا در اين زمينه ميتواند به اطمينان خاطر بيشتر درمانگران جهت استفاده از مقياسهاي كمي كل كلمه در بالين منجر شود.
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي