اثر تنوع سبد سهامداران عمده بر كيفيت سود و كيفيت افشا با تاكيد بر نقش همبستگي درون صنعتي

صورت هاي مالي شركت ها يكي از اصلي‌ترين منابع اطلاعاتي تصميم گيري براي سرمايه گذاران و ساير ذينفعان شركتها مي‌باشد؛ به همين دليل شناسايي عوامل اثرگذار بر كيفيت صورتهاي مالي شركتها همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف اين پژوهش بررسي رابطه تنوع سبد سهامداران عمده با كيفيت سود و كيفيت افشا و همچنين بررسي نقش تعديل گري همبستگي درون صنعتي بر اين روابط است. براي محاسبه همبستگي درون صنعتي از مجموع كواريانس فروش جفتي تمام شركتهاي موجود در صنعت و براي محاسبه تنوع سبد سهامدار عمده از شاخص هرفيندال هيرشمن استفاده شده است. اين پژوهش از نوع كاربردي بوده و نمونه آن شامل 153 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد كه به روش حذف سيستماتيك انتخاب شده اند. دوره زماني پژوهش نيز شامل سالهاي 1392 تا 1399 مي باشد. نتايج نشان‌دهنده رابطه مثبت بين تنوع سبد سهامداران عمده شركت و كيفيت سود و كيفيت افشا مي باشد. اثر تعديل گري همبستگي درون صنعتي بر رابطه بين تنوع سبد سهامداران عمده شركت و كيفيت افشا منفي و معنادار بود، اما اثر آن بر رابطه بين تنوع سبد سهامداران عمده شركت و كيفيت سود تاييد نگرديد. بنابراين همانطور كه بر اساس مباني نظري و ادبيات تحقيق انتظار مي رفت، تنوع سبد سهامداران عمده و همبستگي درون صنعتي دو عامل اثرگذار بر كيفيت سود و كيفيت افشا در صورتهاي مالي مي باشند.