بررسي فقهي و حقوقي معاملات افراد افسرده

امروزه اختلالات رواني زيادي در حال گسترش هستند كه اثر مستقيمي بر عنصر قصد و ارادۀ طرفين مي‌‌گذارد و صحت معامله را تحت تأثير قرار مي‌‌دهد. يكي از اين اختلالات شايع، اختلال افسردگي است. پرسش اساسي در اين پژوهش اين است كه وضعيت صحت معاملات در افراد افسرده با درجات مختلف چگونه است؟ در اين نوشتار كه به روش كتابخانه‌‌اي و به شيوۀ توصيفي‌ـ‌تحليلي تدوين گرديده به اين نتيجه دست‌يافتيم كه افسردگي در حالت ضعيف بيماري، قابل‌درمان و كنترل است، اما در درجات حاد به جهت فقدان قوۀ ادراك و تفكر و عدم تمركز و ضعف شديد در تصميم‌‌گيري، قصد را با خطا و اشتباه مواجه مي‌كند و بيمار به گمان رهايي از افكار منفي و بدون توجه به آثار و پيامدهاي ناشي از آن، به انجام معاملات تكانشي و اجباري مكرر و بذل و بخشش‌هاي بي‌حدوحصر و انجام وصاياي غيرمنطقي مي‌‌پردازد. با توجه به شرايط بحراني مبتلايان به افسردگي با درجات حاد و همچنين احراز وجود خلل در عنصر قصد در اين دسته از بيماران توسط كارشناسان فن، معاملات اين دسته از افراد در اين حالت مطابق بر مباني فقهي و حقوقي محكوم ‌به بطلان است.