عنوان مقاله :
شيوه مشاركت عناصر معماري در انتقال معني صدق در نگاره گريز يوسف از زليخا اثر كمال الدين بهزاد
پديد آورندگان :
باونديان ، عليرضا دانشگاه نيشابور - دانشكده هنر - گروه پژوهش هنر
كليدواژه :
نگاره يوسف و زليخا , صدق در عرفان , معماري تيموريان , كمال الدين بهزاد , مكتب هرات
چكيده فارسي :
نگاره گريز يوسف از زليخا اثر كمال الدين بهزاد ازجمله آثار برجسته دوره تيموري است كه ويژگيها و لايههاي مختلف هنري و معنايي دارد؛ اين نگاره ملهم ومحصولِ تبيينِ ذوقي يكي از قصههاي قرآني وبرخوردار از گفتمان اسلامي عرفاني است.برغم اين كه مطالعات بسياري از مناظر معرفت شناختي، تاريخي، هنري و عرفاني پيرامون آن انجام گرديده بااين همه هنوز بسياري از زاويههاي آن واكاوي نشده است. يكي ازوجوه پنهان اين اثر اهتمام خلاقانه نگارگر در انتقال يكي از بنيادي ترين اركان عرفان اسلامي – يعني صدق- است. صدق در ادبستان هنر و عرفان اسباب تعالي است. اهداف اين تحقيق تدقيق در سامانههاي معناشناختي و خلاقيتهاي منحصر به فرد بهزاد در نگاره مذكور ونماياندن دغدغههاي خاص اعتقادي و هنري اوست. مهمترين سؤال اين تحقيق آن است كه هنرمند عناصر معماري را چگونه در انتقالِ مضمون صدق فراخوانده و مشاركت داده است؟به نظر مي رسد كه نگارگري براي وي ابزاري براي ابرازهاي عرفاني هم بوده ودر اين راستا از دلالتهاي معنايي عناصر معماري در ارتقاء وجوه محتوايي و فني اثر بهره بسياري برده است. روش تحقيق توصيفي تحليلي و شيوه گردآوري دادهها اسنادي وكتابخانهاي است. يافتههاي اين تحقيق نشان داده است كه نگارگر با فرزانگي و فراستي خاص از عناصر معماري درانتقال مضمون صدق همچون افضل فضائل بهره برده و با اعطاي دلالتهاي معنايي ويژه به اشياء و امور متعارف در راستاي حسن تأثيرگذاري پيام نگاره، گامهاي نوظهوري برداشته است.