عنوان مقاله :
مطالعه تطبيقي ريختشناسانه قنديلهاي شيشهاي ايران و مصر در قرنهاي 7-3 ه.ق
پديد آورندگان :
زماني سعدآبادي ، معصومه دانشگاه تهران - دانشكده هنرهاي تجسمي، دانشكده هنرهاي زيبا , شميلي ، فرنوش دانشگاه هنر اسلامي تبريز - دانشكده هنرهاي تجسمي
كليدواژه :
ريختشناسي , شيشهگري دوران اسلامي , شيشهگري ايران و مصر , قنديلهاي شيشهاي , فرم و تزيينات
چكيده فارسي :
شيشهگري از جمله هنرهاي ارزنده سرزمينهاي ايران و مصر است كه پيشينه آن به هزاران سال پيش ميرسد. اين هنر در طول دوران اسلامي با برخورداري از پيشينه تاريخي و هنري غني وارد مرحله نويني شد، به طوري كه قرنهاي 7-3 ه.ق از مهمترين عصرهاي شيشهگري دوران اسلامي ايران و مصر محسوب ميشود. با وجود پيشينه پربار هنر شيشهگري ايران و مصر مطالعات در اين حوزه كمتر مورد توجه واقع شده است. از اينرو پژوهش حاضر در نظر دارد به مطالعه و بررسي تطبيقي نمونه قنديلهاي شيشهاي دوره اسلامي ايران و مصر بپردازد. شناخت بخشي از آثار شيشهاي اين سرزمينها و دستيابي به تشابه و تباينهاي آن با تمركز بر بررسي عناصر تشكيل دهنده، فرم و ساختار كلي اجزا، نقوش و تزيينات تحت عنوان ريختشناسي هدف اين پژوهش ميباشد. بنابراين پژوهش حاضر در پي پاسخ به اين پرسشهاست؛ 1- قنديلهاي شيشهاي ايران و مصر به لحاظ ريختشناسانه داراي چه ويژگيهاي بصري هستند؟ 2- وجوه تفاوت و تشابه در ريخت قنديلهاي شيشهاي سرزمينهاي ايران و مصر در قرنهاي 7-3 ه.ق كدام است؟ روش اين تحقيق توصيفي-تحليلي بوده و شيوه گردآوري اطلاعات كتابخانهاي است. نتايج حاكي از آن است قنديلهاي شيشهاي ايران و مصر از عناصر ثابت بدنه، گردن، پايه و حلقه آويز و عناصر متغير تزيينات و نقوش تشكيل يافتهاند. فرم بدنه قنديلهاي شيشهاي مورد مطالعه گلداني و شلجمي-كروي بوده و فرم گردن، استوانهاي و شيپوري است. پايه نيز در دو حالت مسطح و مرتفع توسط هنرمند شيشهگر در نظر گرفته شده است. حلقههاي آويز شيشهاي در انواع مختلف بر روي بدنه و يا دهانه قنديلهاي شيشهاي مذكور افزوده شده است. با وجود شباهتهايي در ريخت قنديلهاي شيشهاي ايران و مصر، تفاوتهايي در اجزاي تشكيلدهنده آنها اعم از عناصر ثابت و متغير سبب تمايز قنديلهاي شيشهاي دو سرزمين ايران و مصر گشته است.