ارائه يك مدل جديد ارزيابي بااستفاده ازرويكردهاي عدم قطعيت فازي وخاكستري در نظام آموزشي

ارزيابي صحيح يادگيرنده در نظام آموزشي يكي از مهمترين چالش هاي پيش روي همه اساتيد و معلمان است. با توجه به وجود ابهام در برخي از معيارها و يا پاسخ دهي به سوالات همواره با عدم قطعيت در ارزيابي ها مواجه خواهيم بود. از اين رو در اين مقاله به دو مساله ي مهم در نتايج ارزشيابي نظام آموزشي در ازمون هاي رقابتي هنگامي كه عدم قطعيت براي قبولي يا گزينش براساس سوابق تحصيلي وجود دارد پرداخته شده است. پيشنهاد ما براي حل مسائل، رويكردي مبتني بر تكنيك هاي محاسبات نرم است. از مجموعه هاي فازي براي مدل سازي ويژگي هاي كيفي سوالات و شناسايي مساله ضريب اهميت آموزشي هر سال تحصيلي در دروس مختلف، توسط تصميم گيرندگان آموزشي و از اعداد خاكستري براي به دست آوردن نتايج ارزيابي پاسخ نامه يادگيرنده و رتبه بندي آنها با استفاده از روش هاي چندمعياره خاكستري استفاده شده است.معمولاً در امتحانات، يك پاسخنامه بر اساس تخصيص نمره، يك بار ارزيابي مي شود. در اينجا هدف اصلي ما ارزيابي دستورالعمل هاي پاسخ از ديدگاه هاي مختلف تصميم گيرندگان است. نظريه خاكستري در اينجا براي به دست آوردن رتبه بندي اجرا شده است.. استفاده تركيبي از رويكردهاي مختلف مواجهه با عدم قطعيت كه بتواند ضعف هريك از رويكردها را پوشش دهد از پژوهش هاي آينده نويسندگان مي باشد.