رابطه سواد اطلاعاتي و مهارتهاي ارتباطي معلمان با خودكارآمدي تحصيلي با نقش تعديلگر باورهاي هوشي دانش آموزان

پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه سواد اطلاعاتي و مهارتهاي ارتباطي معلمان با خودكارآمدي تحصيلي با نقش تعديلگر باورهاي هوشي دانش آموزان انجام شد. روش تحقيق به لحاظ ماهيت، توصيفي-همبستگي و از حيث هدف كاربردي بود. جامعه آماري تحقيق را معلمان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 295 نفر و با نمونه آماري 167 نفر و دانش آموزان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 4006 نفر و با نمونه آماري 216 نفر تشكيل دادند. جهت گردآوري داده‌ها از پرسشنامه‌هاي باورهاي هوشي بابايي (1377)، خودكارآمدي تحصيلي جينگ و مورگان (1999)، سواد اطلاعاتي يزداني (1391) و مهارتهاي ارتباطي كوئين دام (2004) استفاده گرديد. به منظور تحليل داده‌ها از تكنيك معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار آماري Lisrel و نيز نرم افزار آماري Spss استفاده شد. يافته‌هاي تحقيق نشان داد بين سواد اطلاعاتي معلمان با خودكارآمدي تحصيلي دانش آموزان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. بين مهارتهاي ارتباطي معلمان با خودكارآمدي تحصيلي دانش آموزان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. نتايج تحقيق نشان داد باورهاي هوشي در رابطه سواد اطلاعاتي و مهارتهاي ارتباطي معلمان با خودكارآمدي تحصيلي دانش آموزان نقش تعديلگر دارد.