امر سياسي در يك پارادوكس جذب و دفع: مطالعه‌ كيفي عملكرد سياسي جوانان در شهر يزد

پژوهش حاضر با هدف كاوشي بر نحوه‌ مشاركت و حضور سياسي جوانانِ شهر يزد انجام شده است. به همين منظور، با استفاده از روش كيفي و بر اساس رويكرد تفسيري، مصاحبه‌هايي انجام و پياده‌سازي شده است. در طراحي روش‌شناسي، نظريه زمينه‌اي مورد استفاده قرارگرفت كه با رويكرد عيني‌گرايي اشتراوس و كوربين، روايت‌ها تحليل گرديد. جامعه‌ هدف پژوهش، جوانان شهر يزد بودند كه 20 نفر از آن‌ها به روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب و از طريق مصاحبه‌ عميق اطلاعات مورد نياز استخراج گرديد. بر اساس يافته‌ها، شرايط علي (فقدان آگاهي و رأي سياسي، احساس عدم اثربخشي)؛ شرايط زمينه‌اي (احساس عدم امنيت، فشار تبليغاتي) و شرايط مداخله‌اي (توقف در مشغله‌هاي شخصي، امتناع از برچسب حزبي)؛ باعث پيدايش پديده خموشي و يأس سياسي شده است كه علاوه بر ترجمان بي‌تفاوتي افراد جامعه هدف نسبت به مسائل و فعاليت‌هاي سياسي، به نوعي تجلي بي‌توجهي و ناديدگي ساختار (نظام سياسي و فضاي حاكم شهري) به مطالبات عاملان (مشاركت‌كنندگان در جايگاه شهروندان شهر يزد) خود بوده است. اين پديده منجر به انتخاب راهبردهايي همچون: انفصال از كنش و نگرش سياسي و انفعال اعتراض گونه و در نهايت بروز پيامدهايي نظيرحس نااميدي و ناتواني در ميدان سياسي و مشاركت سرد در انتخابات در بين اين جوانان شده است.