ديپلماسي فوتبال

فوتبال در سده اخير حضور چشمگيري در تبادلات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و مهم‌تر از آن سياسي و بين‌المللي پيدا كرده است؛ به طوري كه اين ورزش باورها، نگرش‌ها و عملكردها را تحت تأثير خود قرار داده است و به عنوان يكي از عوامل موثر در شكل‌گيري سياست‌ها و مناسبات داخلي و خارجي مي‌تواند كاركردهاي متعدد اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ديپلماتيك داشته باشد و تحولات زيادي را براي كشورها رقم بزند. از اين‌رو، ورزش و فعاليت‌هاي ورزشي از يك فعاليت بدني يا نوعي سرگرمي فراتر رفته و اهداف و كاركردهاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي و بين‌المللي پيدا كرده است. تحليل نظريات و مباني پژوهش نشان مي‌دهد از ميان پديده‌هاي مختلف، فوتبال به عنوان يكي از مصاديق برنامه‌هاي روابط بين كشورها توانسته جايگاه ويژه‌اي در ميان برنامه‌هاي كشورهاي در حال توسعه براي بيان خواسته‌هاي خود از جامعه جهاني داشته باشد. جا دارد كاركردهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي فوتبال و آثار و تبعات آن بر سطح تعاملات بين دولت‌ها و ديگران بازيگران بين المللي تئوريزه و مفهوم سازي شود. بر اساس يافته‌هاي اين پژوهش كارويژه‌ها و كاركردهاي ديپلماسي فوتبال مي‌تواند به مثابه تقويت هويت ملي، به عنوان ابزار توسعه، ابزار صلح و آشتي، ابزاري براي نوع دوستي و بهبود مناسبات، ابزار قدرت نرم، ابزاري براي همگرايي و گفتگو در بعد ملي و بين‌المللي كشورها به كار رود. اين مقاله با روش توصيفي- تحليلي تنظيم شده است. روش جمع آوري داده‌ها مبتني بر مطالعه اسنادي و كتابخانه‌اي و بررسي مقايسه است.