عنوان مقاله :
جغرافيا، اقتصاد و توسعه: توصيههايي براي برنامه هفتم توسعه كشور
پديد آورندگان :
عليزاده ، سعيده دانشگاه تربيت مدرس - پژوهشكده اقتصاد , تيموري ، ايرج دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده اقتصاد
كليدواژه :
جغرافيا , اقتصاد , توسعه , برنامه هفتم توسعه كشور
چكيده فارسي :
با وجود اينكه ايران بيشترين منابع مادي را صرف امور توسعه اي و برنامه ريزي در آن راستا كرده است،اما كارنامه توسعه با منابع انساني و مادي صرف شده تناسب ندارد. بررسيها نشان ميدهد كه تدوين برنامه توسعه بدون توجه به شرايط و ملاحظات فرهنگي، اجتماعي، قومي، جغرافيائي و اقتضائات سياسي و امنيتي كشور نتايج چنداني را به دنبال نخواهد داشت. براي خروج از وضعيت موجود بايد به يك عرصه حياتي و به شدت مورد غفلت پرداخته شود و آن مساله پيوند جريان توسعه خواهي با شرايط محيطي و جغرافيايي است و در توجه به شرايط محيطي به دلايل پرشمار اولويت با محيط جغرافيايي است. يك وجه بسيار مهم مزيت رويكرد نهاد گرا به مسائل اقتصادي-اجتماعي آن است كه از اين طريق و با تكيه برنهادها پيوند و رابطه معني داري ميان نظريه و محيط بر قرار مي كند. نهادگرايان از جمله عجم اوغلوورابينسون به نويسندگاني چون ساكس و دايموند نقد وارد كردند و نظريه نهادها را به عنوان حلقه مفقوده بررسي علل توسعه يافتگي يا نيافتگي جوامع معرفي نمودند. اگر چه نهادگرايان نهادهاي خوب را علت توسعه معرفي نمودهاند، نهادگرايان جغرافيا را مهمترين عامل شكلگيري ماهيت نهادهاي اوليه ميدانند. در اين پژوهش با استفاده از دستگاه نظري نهادگرايي با روش تحليلي و توصيفي سعي شده جايگاه جغرافيا در انديشه توسعه توضيح داده شود و توصيههايي جهت برنامه توسعه پيشرو(برنامه هفتم توسعه كشور ) ارائه گردد. در نهايت طي اين پژوهش به اين جمعبندي رسيدهايم كه اگر چه ممكن است جغرافيا و عوامل محيطي در توضيح علل توسعهيافتگي يا عدم توفيق جوامع جز عوامل ابر تعيين كننده نباشند ولي قطعاً جز مهمترينها و تعيين كنندهترين عوامل به شمار ميآيند.