اثر همزمان دو ماه تمرين تركيبي و مكمل‌ياري تورين بر شاخص‌هاي BDNF، CRP و IL-6 در رت‌ ويستار ديابتي

هدف: تمرين و مكمل ازنقص عملكردBDNF و اختلال درسطوح سرميCRPو IL-6 ناشي ازديابت جلوگيري مي‌كند.هدف تحقيق تعيين اثرهمزمان دو ماه تمرين تركيبي و مكمل‌ياري تورين بر شاخصهايBDNF، CRP و IL-6 در رت ويستار ديابتي بود. روش كار: در اين مطالعه ‌تجربي،30رت صحرايي نرويستار بالغ(300-250 ‌گرمي و سن 6 هفته‌اي)،به صورت تصادفي درگروههاي تمرين-مكمل ‌ديابتي (10=n)، كنترل ديابتي (10=n) و كنترل سالم (10=n) قرار گرفتند. براي ديابتي‌كردن، در پايان هشت هفتگي، 55 ميلي‌گرم بركيلوگرم وزن بدن استرپتوزوسين(STZ)به روش درون‌صفاقي تزريق شد.گروه تمرين-مكمل ديابتي، دوماه تمرينات تركيبي هوازي-قدرتي را5باردرهفته(تمرين هوازي با75درصدVo2maxروي نوارگردان وتمرين قدرتي،15صعودازنردبان) انجام دادند.مكمل تورين بصورت محلول1%درآب آشاميدني روزانه(500ميلي‌ليتر)دردسترس رت‌ها قرارگرفت.اندازه گيري سطوح سرميBDNF، CRP و IL-6، به روش الايزاانجام شد.مقايسه تغييرات بين‌گروهي و درون‌گروهيBDNF، CRP و IL-6، باآزمون ‌آنوواي يك‌راهه و تعقيبي توكي انجام شد.سطح معني‌داري0/05 P درنظر گرفته شد. يافته ها: پس ازدو ماه تمرين هوازي-قدرتي ومصرف مكمل تورين، سطح BDNF سرم درگروه تمرين-مكمل ‌ديابتي درمقايسه با كنترل‌ديابتي به طور معني‌داري بيشترشد(0/003=P)؛ درحاليكه در گروه كنترل‌ديابتي درمقايسه با كنترل-سالم به‌ طور معني‌داري كمتر شد (0/0001=P). سطح CRP سرم در گروه تمرين مكمل ‌ديابتي در مقايسه با كنترل‌ديابتي به طور معني‌داري كمترشد(0/0001=P)؛درحالي‌كه درگروه كنترل‌ديابتي درمقايسه با كنترل‌ سالم به طور معني‌داري بيشترشد (0/0001=P). ميزان IL-6 سرم پس از دو ماه تمرين هوازي-قدرتي و مصرف مكمل تورين در گروه تمرين-مكمل ديابتي در مقايسه با گروه كنترل‌ديابتي و در گروه كنترل‌ديابتي در مقايسه با گروه كنترل‌سالم تغيير معني‌داري نداشت (0/059=P).نتيجه گيري: با توجه به يافته‌هاي تحقيق حاضر، دو ماه تمرينات همزمان هوازي- قدرتي و مصرف مكمل تورين جهت افزايش سطح BDNF و كاهش التهاب در افراد ديابتي توصيه مي شود.