تأثير تصوير ذهني دانشجويان از نمانام دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان بر ادراك و انتظار آنان از كيفيت خدمات آموزشي

در شرايط كنوني مديريت دانشگاه‌ها با چالش جذب دانشجويان و لزوم برخورداري آنان از داشتن تصوير ذهني متمايز از دانشگاه در بازار رقابت آموزش عالي رو به رو هستند. اين تحقيق كاربردي با هدف بررسي تأثير تصوير ذهني دانشجويان از نمانام دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان بر ادراك و انتظار آنان از كيفيت خدمات آموزشي و با استفاده از ديدمان تحقيق كمّي بر پايه بررسي ميداني انجام شد. جامعه آماري شامل 500 تن از دانشجويان در سال تحصيلي 1399-1400 بودند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي با انتساب متناسب و استفاده از جدول كرجسي و مورگان، 216 تن از آنان به عنوان نمونه مورد بررسي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده‌ها پرسشنامه بود كه روايي شكلي آن با استفاده از نظر گروهي از متخصصان تأييد شد. پايايي آن با استفاده از پيش‌آزمون و ضريب تتاي ترتيبي تاييد شد (Ө = 0.928, 0.889, and 0.919). تفاوت ادراك‌ها و انتظارهاي پاسخگويان از كيفيت خدمات تحصيلي با استفاده از آزمون ويلكاكسون نشان داد در بيشتر موارد ميانگين ادراك‌هاي پاسخگويان بيشتر از ميانگين انتظارهاي آنان از كيفيت خدمات تحصيلي است. يافته‌هاي آزمون همبستگي اسپرمن نشان داد بين ادراك‌هاي پاسخگويان از كيفيت خدمات تحصيلي و تصوير ذهني آنان از نمانام دانشگاه، رابطه منفي و معني‌دار؛ اما بين انتظارهاي پاسخگويان از كيفيت خدمات تحصيلي و تصوير ذهني نمانام دانشگاه، رابطه مثبت و معني‌داري وجود دارد. با توجه به نتايج رگرسيون ترتيبي، از نظر ادراك‌ از كيفيت خدمات تحصيلي، عامل‌هاي كيفيت نظام اداري، كيفيت محيط فيزيكي و كيفيت امكانات پشتيباني تأثير منفي و عامل كيفيت تحول‌آفريني تأثير مثبت و از نظر متغير انتظارها از كيفيت خدمات تحصيلي، عامل‌هاي كيفيت محيط فيزيكي، كيفيت محوري آموزش و كيفيت امكانات پشتيباني تأثير مثبت و عامل كيفيت تحول‌آفريني، تأثير منفي بر تصوير ذهني دانشجويان از نمانام دانشگاه دارند.